یادداشتهای قاصدک
اجتماعی
درباره وبلاگ


در کتابی خواندم که میزان فرزانگی و فهم و درک انسانها بر دو عامل استوار است ؛ گفتن سخنی دلنشین و پسندیده و داشتن دلی سخن پذیر. دوست عزیز به وبلاگ یادداشتهای قاصدک خوش آمدید . مطالب وبلاگ من در خصوص سایبر و امنیت رایانه , مسائل اجتماعی و مذهبی خواهد بود . سعی خواهم کرد که با بیان مطالب متنوع , وبلاگ جذابی را خدمتتان ارائه کنم . ترجمه هایی که در این وبلاگ مطالعه میکنید بیانگر دیدگاههای نویسنده وبلاگ نیست . از این که لحظات گرانبهایتان را صرف بازدید از وبلاگ من می کنید متشکرم . هرگونه استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است . بنا به دلایلی تصمیم گرفتم که آدرس وبلاگمو از sorushafshar.blogfa.com به آدرس جدید mydandelions.loxblog.com تغییر بدم . و از این به بعد مطالبم رو در این آدرس منتشر خواهم کرد .
آخرین مطالب
نويسندگان
برای آن‌هایی که قصد دارند در سال ۲۰۱۴ فیس‌بوک را ترک کنند، دلایلی وجود دارد. در پی به برخی از دلایل ساده اما پراهمیت اشاره شده است. فیس‌بوک پایش را تا نزدیک‌ترین حد ممکن به مغز و شخصیت افراد باز کرده است. پیش می‌آید که در گفت‌وگو با کاربران فیس‌بوک حتی آن‌هایی که ساعات زیاد و متمادی‌را در فیس‌بوک و برای سرک‌کشی به صفحات٬ عکس‌ها و اخبار و پیغام‌های دوستان‌شان می‌گذرانند بشنوی که می‌گویند "فیس‌بوک خوب نیست”. معمولا در توضیح هم می‌شنوی که وقت‌گیر است٬ مروج فضولی‌ست یا چیزهایی از این دست. خود کمپانی فیس‌بوک در ماه اکتبر اعلام کرد که نوجوانان در حال ترک فیس‌بوک هستند و ظاهرا یکی از دلایل آن‌ها هجوم مادرها و دایی‌ها و عمه‌ها به فیس‌بوک است. فیس‌بوک در مقابل سیستم پیام‌دهی خصوصی در اینستاگرام را راه‌اندازی کرد. این کار از سوی برخی تحلیل‌گران دنیای تکنولوژی اقدامی در جهت حفظ و افزایش تعداد کاربران نوجوان فیس‌بوک تلقی شد. با این‌همه و به‌رغم تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری فیس‌بوک برای نگه‌داری و افزایش میزان کاربران، دلایلی واضح و مهم نیز می‌‌توان برشمرد برای آن دسته از کسانی که هنوز در ترک فیس‌بوک تردید دارند. نشریه هافینگتون‌پست برخی دلایل را برای ترک فیس‌بوک بر‌می‌شمارد. این دلایل حتی اگر نهایتا موجب ترک فیس‌بوک از سوی کاربر نشود دست‌کم کاربر را نسبت به نقایص فیس‌بوک آگاه می‌کند. البته مسلما در مقابل دلایل ده‌ها میلیون‌کاربری که همچنان کاربر فعال فیس‌بوک هستند نیز شنیدنی‌ست.

ادامه مطلب ...
بررسی های متعدد نشان می دهند که مردان متاهل به ویژه در دهه 50، 60 و 70 زندگی خود از سلامتی بیشتری برخوردارند و میزان مرگ و میر آنها نسبت به مردانی که هرگز ازدواج نکرده اند، جدا شده و یا همسران آنان فوت کرده اند، کمتر است.
  

خطر مرگ در اثر بیماری های قلبی- عروقی در مردانی که هرگز ازدواج نکرده اند 3 برابر بیشتر از سایر مردان است و بعد از 50 سالگی وضعیت  سلامتی مردان جدا شده نسبت به مردان متاهل به سرعت افت می کند.

چه رازی در ازدواج نهفته است؟
تحقیقات نشان می دهند که ازدواج، استرس و افسردگی را کاهش داده و در نتیجه از ابتلا به بیماری های مزمن پیشگیری می نماید. مردان غیر متاهل معمولا عادات غذایی نامناسبی را دنبال می کنند، کمتر به پزشک مراجعه می کنند و رفتارهای پرخطر بیشتری دارند. البته متخصصان معتقدند که مجرد بودن بهتر از ازدواج و روابط ناموفق است. ازدواج برای مردان بالای 25 سال موجب افزایش طول عمر می شود و هر چه طول مدت ازدواج طولانی تر باشد، اثرات مثبت آن بر سلامتی بیشتر است.

 

بر اساس مطالعات آماری، به طور کلی دلایل عمده مرگ و میر مردان در دوران میانسالی و پس از آن عبارتند از: بیماری های قلبی- عروقی، سرطان، جراحات غیر عمدی، سکته مغزی، دیابت، بیماری های تنفسی، خودکشی و آلزایمر.

 

فرمانده قرارگاه پدافند هوايي خاتم‌الانبياء(ص) گفت: رزمايش مدافعان آسمان ولايت 5 در روز 17 مهر در گستره 700 هزار كيلومتر مربع از مرزهاي غرب، شمال غرب و جنوب كشور با حضور نيروهاي ارتش و سپاه برگزار شد.



ادامه مطلب ...
علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در نخستین گردهمایی فرماندهان یگان‌های حفاظت سازمان‌ها، پلیس راه‌آهن و فرودگاه‌های کشور با تأکید بر اینکه کشور در مسیری قرار دارد که طی روزهای آینده از دستاوردهای بزرگی رونمایی خواهد شد گفت: از نیروهای امنیتی می‌خواهم که مراقب مرزهای کشور باشند چون احتمال خرابکاری در کشور وجود دارد.

وی ادامه داد: 4 نفر از این افراد در زمان بزنگاه دستگیر شدند و بازجوییها از آنها ادامه دارد. اکنون نیز اجازه دهید بیشتر در این مورد اطلاع رسانی نکنم چرا که این افراد در مراحل بازجویی هستند اما باید باز هم تاکید کنم که تمامی فعالیت این افراد تحت نظر قرار داشت.

وی تأکید کرد: کاش مسئولینی که اینجا حاضر بودند می‌گفتند که طی چند روز گذشته جلوی چه اقدامات جدی را که قصد ضربه زدن به کشور را داشت گرفته‌اند.

صالحی ادامه داد: دشمن همیشه در پی ضربه زدن به تأسیسات هسته‌ای کشور است به همین منظور وظیفه یگان حفاظت سازمان انرژی اتمی بسیار سنگین است.

رئیس سازمان انرژی هسته‌ای در ادامه به برخی از وظایف یگان‌های حفاظت این سازمان اشاره کرد و گفت: حفاظت فیزیکی تأسیسات، تهیه مواد لازم از معادن، حمل مواد پرتوزا و تأمین امنیت مراسم و همایش‌ها از جمله وظایف یگان حفاظتی سازمان انرژی اتمی به شمار می‌رود.

وی از تغییر لباس فرم یگان‌های حفاظت سازمان انرژی اتمی طی چند روز گذشته خبر داد و گفت: ساختار جدید این یگان طراحی شده و برای تصویب به نیروی انتظامی فرستاده شده است.

صالحی یگان حفاظتی سازمان انرژی اتمی را یگانی گسترده خواند و تأکید کرد: نیروهای این یگان در بیش از 10 استان مشغول خدمت هستند.

رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: بر اساس اطلاعاتی که داشتیم قبل از سال 92 به این اطمینان رسیدیم که سال 92 سال پر خیر و برکتی خواهد بود به طوری که در ماه‌های آینده شاهد رونمایی از دستاوردهای بزرگی خواهیم بود و کشور در مسیر جدیدی قرار خواهد گرفت.

نامه جالب و هواندنی  آبراهام لینکن  به آموزگار پسرش:

* او باید بداند كه همه مردم عادل و صادق نیستند.

 * به پسرم بیاموزید كه به ازای هر آدم شیاد، انسانهای درست و صدیق هم وجود دارند.

 * به او بگویید در ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر باحمیتی نیز وجود دارد.

 * به او بیاموزید كه در ازای هر دشمن، دوستی هست.

 * می دانم كه وقت می گیرد، اما به او بیاموزید، اگر با كار و زحمت یك دلار كسب كند، بهتر از این است كه پنج دلار از روی زمین پیدا كند.

 * به او بیاموزید كه از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد.

 * او را از غبطه خوردن برحذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.

 * اگر می توانید به او نقش مهم كتاب در زندگی را آموزش دهید.

 * به او بگویید كه تعمق كند:

به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان،
به گلهای درون باغچه،
به زنبورها كه در هوا پرواز می كنند، ‌دقیق شود.

 * به پسرم بیاموزید كه در مدرسه بهتر است مردود شود، اما با تقلب به قبولی نرسد.

 * به پسرم یاد دهید كه با ملایم ها، ‌ملایم و با گردن كشان، گردن كش باشد.

 * به او بگویید به باورهایش ایمان داشته باشد، ‌حتی اگر همه خلاف او حرف بزنند.

 * به پسرم یاد بدهید كه همه حرفها را بشنود و سخنی را كه به نظرش درست می رسد، انتخاب كند.

 * ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهید، اگر می توانید به پسرم یاد دهید كه در اوج اندوه تبسم كند.

 * به او بیاموزید كه در اشك ریختن خجالتی وجود ندارد.

 * به او بیاموزید كه می تواند برای فكر و شعورش مبلغی تعیین كند، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست.

 * به او بگویید تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند، پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد.

 * در كار تدریس به پسرم ملایمت بخرج دهید، اما از او یك نازپرورده نسازید؛ بگذارید كه شجاع باشد.

اخضر ابراهيمي نماينده سازمان ملل در امور سوريه در جديدترين سخنانش اظهار داشت كه وي از چهار سال قبل مي دانست كه امريكا قصد حمله به سوريه را دارد. يعني تصميم حمله به اين كشور مدتها قبل از شروع درگيري هاي مدني در سوريه وتبديل آن به درگيري هاي مسلحانه گرفته شده بود. از سويي ديگر جان كري وزير امور خارجه آمريكا نيز عنوان داشت كه حتي اگر ائتلاف كنندگان با امريكا در حمله با سوريه با اين كشور همراهي نكنند اين كشور به تنهايي وبدون در نظر گرفتن قوانين بين المللي به سوريه حمله خواهد كرد. بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز قبل از اتمام بازرسي شان سوريه را ترك نموده وقرار است كه گزارششان را در اختيار شوراي امينت سارزمان ملل قرار دهند. اسراييل نيز اعلام تموده كه گنبد آهنينش (قبه الحديديه) را فعال نموده و به حمله هاي موشكي احتمالي از جانب هر كشور و يا گروههاي مقاومت منطقه با شدت پاسخ خواهد داد. چينش اين خبرها در كنار هم اين سوال را به ذهن متبادر مي كند كه چرا امريكا از چهارسال قبل تصميم به حمله به سوريه را در سر داشته است

ادامه مطلب ...

 

 

هیلاری کلینتون وزیر اسبق امور خارجه آمریکا اعتراف کرد؛ " ما القاعده را به وجود آورده ایم. در واقع بازیگران اصلی سریالهای " جنگ جهانی علیه تروریسم" خود تروریست هستند."
با استناد به ویدئویی که از هیلاری کلینتون در دست می باشد،وی عنوان می کند که آمریکا خود بوجودآورنده، سازمان دهنده و تامین کننده مالی گروه تروریستی "القاعده" می باشد.




ادامه مطلب ...
پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:فاطمه , زهرا , یادداشتهای قاصدک , روز زن , , :: 14:43 :: نويسنده : سروش افشار

 بر عالمیان رحمت بی حد آمد

زیبا گهر رسول امجد آمد

تبریک به شیعیان اهل عالم

چون فاطمه دختر محمد آمد

ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارک باد.

روز مادر و روز زن و اگر روز دوم را در جمله ام حذف کنم، روز مادر زن را به مادربزرگم، مادرم، خواهرم، همسرم، مادر زنم و بانوان خانواده تبریک می گویم. همچنین به تمام مادربزرگان، مادران، خواهران، همسران و بانوان تبریک عرض می گویم.

یک حرف یواشکی، اسامی به ترتیب نقش آورده شده است و فکر کنم ارادتم را ثابت کردم.

 

خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجهٔ بزرگ است، دیدم فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست.

نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است .

دکتر شریعتی

جمعه 23 فروردين 1392برچسب:شهید , صیاد شیرازی , ارتش , ایران , , :: 13:15 :: نويسنده : سروش افشار

 سلام . چند روز به واسطه یکی از دوستانم که نظامی ارتشی هستند به مراسم سالگرد شهید صیاد شیرازی دعوت شده بودم . یادش گرامی . این مطلب رو از وبلاگ ققنوس آشنا کپی کردم .



ادامه مطلب ...

 Google Earth نرم افزار شبیه ساز کره زمین به صورت ۳ بعدی جزء اولین نرم افزارهای سه بعدی سازی کره زمین به صورت کاملا واقعی بود.به طوری که ماهواره های قرار  گرفته شده در جو زمین هر چند وقت یک بار تصاویر این نرم افزار را به روز میکنند.برای اجرای این نرم افزار به صور ایده آل پیشنهاد میکنیم حتما از اینترنت پر سرعت استفاده نمایید.زیرا برای بارگزاری تصاویر با کیفیت این نرم افزار از سرورهای گوگل نیاز به سرعت بالایی دارید.همچنین این نرم افزار با کارت های گرافیکی Geforce و ATI به درستی کار میکند و شتابدهنده گرافیکی DirectX و از تکنولوژی OpenGL برای رندر کردن تصاویر استفاده مینماید. نرم افزار گوگل ارت ورژن حرفه ای قادر است نماها و ساختمان ها را به طور سه بعدی برای شما شبیه سازی کند.همچنین این نرم افزار با نرم افزار Google Skechup نیز سازگار است.تغییران زیادی در این نرم افزار نسبت به نسخه رایگان آن که قابل دانلود از خود سایت گوگل است اعمال شده که پیشنهاد میکنیم از سایت سازنده نرم افزار برای دیدن تغییرات بازدید نمایید.

 


ادامه مطلب ...

 

امیر کبیر به علت شیوع آبله دستور داده بود که واکسن بزنند که مردم از ترس جن زده شدن از آبله کوبیدن فرار می‌کردند.

 به گزارش نامه، در سال 1264 قمری، نخستین برنامه‌ی دولت ایران برای واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانی ایرانی را آبله‌کوبی می‌کردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبی به امیر کبیر خبردادند که مردم از روی ناآگاهی نمی‌خواهند واکسن بزنند. به‌ویژه که چند تن از فالگیرها و دعانویس‌ها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به خون انسان می‌شود هنگامی که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باخته‌اند، امیر بی‌درنگ فرمان داد هر کسی که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور می کرد که با این فرمان همه مردم آبله می‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانی مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند.

شماری که پول کافی داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبی سرباز زدند. شماری دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان می‌شدند یا از شهر بیرون می‌رفتند . روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه‌ شهر تهران و روستاهای پیرامون آن فقط سی‌صد و سی نفر آبله کوبیده‌اند. در همان روز، پاره دوزی را که فرزندش از بیماری آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که برای نجات بچه‌هایتان آبله‌کوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده می‌شود. امیر فریاد کشید: وای از جهل و نادانی، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست داده‌ای باید پنج تومان هم جریمه بدهی. پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمی‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز . چند دقیقه دیگر، بقالی را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند.

روی صندلی نشست و با حالی زار شروع به گریستن کرد. در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانی امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالی از بیماری آبله مرده‌اند. میرزا آقاخان با شگفتی گفت: عجب، من تصور می‌کردم که میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین های‌های می‌گرید. سپس، به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، برای دو بچه‌ شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست. امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانی که ما سرپرستی این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم. میرزا آقاخان آهسته گفت: ولی اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیده‌اند .

امیر با صدای رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خیابانی مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویس‌ها بساطشان را جمع می‌کنند. تمام ایرانی‌ها اولاد حقیقی من هستند و من از این می‌گریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند



ادامه مطلب ...

مامور سازمان اطلاعات آمریکا در جریان بازدید محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران از نیویورک برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۶ میلادی بطور تصادفی به سوی وی تیراندازی کرده است.



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:یادداشتهای قاصدک , ابن جوزی , فلک الافلاک , , :: 16:55 :: نويسنده : سروش افشار

 ابن جوزی یکی از خطبای معروف بود. روزی بالای منبر که ۳ پله داشت برای مردم صحبت می کرد زنی از پایین منبر بلند شد و مسئله ای پرسید.ابن جوزی گفت: نمی دانم.

زن گفت: تو که نمی دانی پس چرا ۳ پله از دیگران بالاتر نشسته ای؟ او جواب داد: این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه ای است که من می دانم و شما نمی دانید و به اندازه معلوماتم بالا رفته ام. اگر به اندازه مجهولاتم می خواستم بالا روم، لازم بود منبری درست می شد که تا فلک الافلاک بالا می رفت.



ادامه مطلب ...

 پرونده ی هسته ای ایران یکی از موضوعات بسیار اساسی است که اختلاف نظر زیربنایی میان امریکا و رژیم صهیونیستی است و تل اویو قصد دارند تا  واشنگتن  را وارد حرکت غیر پیش بینی شده نظامی کند و از سوی دیگر کاخ سفید در صدد است تا مشکل خود با تهران را از طریق دیپلماسی حل کند.

مساله دوم موضوع روابط امریکا و رژیم صهیونیستی در خصوص شهرک سازی و آینده صلح فلسطین و اسرائیل است که به نظر می رسد حداقل خواسته های دولت اوباما به ویژه در دور دوم ریاست جمهوری اش که اصرار دارد تا آنها را عملیاتی کند هنوز در برنامه های فصل مشترک دو طرف فراهم نشده و شکاف بزرگی وجود دارد

مساله سوم نیز بحث سوریه است ، به میزانی که رژیم صهیونیستی تمایل دارد تا حرکت های تندتری درقبال سوریه انجام شود، اما امریکایی ها خوب می دانند که جایگزین مناسبی برای بشار اسد وجود ندارد و اگر مسال به همین شکل صورت گیرد جریان افراط و احتمالا جریان سلفی گری در این کشور به عنوان جایگزین خواهد بود که به نظر نمی رسد دولت مطلوب و یا ساختار مطلوب سیاسی برای امریکا باشد

 



ادامه مطلب ...

 

در داستان جالبى از امیر المومنین حضرت على(علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است که روزى رو به سوى مردم کرد و فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن کدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه "ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء"(خداوند هرگز شرک را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد) سوره نساء آیه 48
امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست ، بعضى گفتند آیه "و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفورا رحیما" (هر کس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم کند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه 110
امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست .
بعضى دیگر گفتند آیه "قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفورالرحیم" (اى بندگان من که دراثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، ازرحمت خدا مایوس نشوید در حقیقت خدا همه گناهان را مىآمرزد که او خود آمرزنده مهربان است) سوره زمرآیه53
امام فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست ! بعضى دیگر گفتند آیه "و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله" (پرهیزکاران کسانى هستند که هنگامى که کار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى کنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه کسى است جز خدا که گناهان را بیامرزد)
سوره آل عمران آیه135
باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه کردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض کردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم که فرمود:
امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است
"واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکرى للذاکرین"
سوره هود آیه 114

و فرمود: اى على! آن خدایى که مرا به حق مبعوث کرده و بشیر و نذیرم قرار داده یکى از شما که برمىخیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مىریزد، و وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه خدا مىشود از نمازش کنار نمىرود مگر آنکه از گناهانش چیزى نمىماند، و مانند روزى که متولد شده پاک مىشود، و اگر بین هر دو نماز گناهى بکند نماز بعدى پاکش میکند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد
بعد فرمود: یا على جز این نیست که نمازهاى پنجگانه براى امت من حکم نهر جارى را دارد که در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع کسى که بدنش آلودگى داشته باشد، و خود را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حکم را دارد.

 

بازی تریس افکتز Trace Effects با هدف آموزش زبان انگلیسی آمریکایی و آشنایی با فرهنگ این کشور طراحی و تولید شده است. وزارت خارجه آمریکا این بازی را طراحی کرده است.

این بازی رایانه‌ای برای یادگیری زبان‌ انگلیسی، در واقع مکمل کلاس زبان انگلیسی دانش‌آموزان است و بدین منظور در آن از داستان‌های آموزشی چند رسانه‌ای سه بعدی و حساس به واکنش کاربر استفاده شده است. این بازی برای کاربران بین 12 تا 16 سال در نظر گرفته شده است.

کاربران در این بازی ضمن حل معماها و تکمیل جورچین‌ها، در دنیایی پر از شخصیت‌های گوناگون انگلیسی زبان، به تعامل می‌پردازند. دانش‌آموزان، سفری پویا در ایالات متحده را تجربه کرده و با مکان‌های فرهنگی این کشور مانند کانزانس، نیواورلئان، گرند کنیون، شهر نیویورک و سن‌فرانسیسکو و واشنگتن دی‌سی‌ آشنا می‌شوند. 

تریس کیست؟

تریس، شخصیت اصلی این بازی، دانشجویی از سال 2045 است که به طور تصادفی به زمان حال سفر می‌کند. وی برای بازگشتن به خانه خود می‌بایست ماموریت‌های خطیری را برای بهتر کردن آینده – با کمک به شش جوان مختلف در اجرای کارهای بزرگ و تاثیر مثبت بر آینده – به انجام رساند. 

موضوعات اصلی بازی

این بازی رایانه‌ای که برای نوجوانان طراحی شده، ضمن آشنا کردن کاربران با جامعه آمریکایی، موضوعاتی مانند مهارت‌های سرمایه‌گذاری در جامعه، تقویت نقش زنان، علوم و نوآوری، حفظ محیط زیست و حل و فصل مناقشات را مورد بررسی قرار می‌دهد.

ویژگی‌های بازی

· شامل هفت مرحله بازی‌

· 28 فعالیت تمرینی گوناگون

· فعالیت‌های تمرینی چهار نفره

· راهنمای همه‌جانبه برای معلمان و دانش‌آموزان

· هفت رمان تصویری برای فعالیت‌های مضاعف

· دارای سیستم امتیازبندی براساس نمره

· دارای فرهنگ لغت انگلیسیِ آمریکایی

· توانایی بازی از طریق دی‌ وی دی و بدون نیاز به ارتباط بر خط

· قابلیت نصب بر روی برخی گوشی‌های تلفن همراه

· قابلیت ارتباط با رسانه‌های اجتماعی

 

زنی میتواند زنانه رفتار کند که در کنار یک مرد زندگی کند . زنی که همیشه مجبور است وظایف مردانه ی همسرش را انجام دهد هیچگاه لذت زن بودن را درک نخواهد کرد .

زنان سرپرست خانوار

گناه بسیاری از زن ها چیست که همسرانشان مردانه عمل نمی کنند؟ مردانی که در حمایت کردن از خانواده ضعیف عمل می کنند، مردانی که در تصمیم گیری تردید دارند، مردانی که خودشان را طعمه ی سوء استفاده کنندگان و کلاهبرداران قرار می دهند، نمی توانند از زنانشان توقع زن بودن داشته باشند! زنی می تواند زنانه رفتار کند که در کنار یک "مرد" زندگی کند. زنی که همیشه مجبور است وظایف مردانه ی همسرش را انجام دهد، هیچگاه لذت زن بودن را درک نخواهد کرد.

شاید شما هم دیده باشید زنانی را که اجازه ی حرف زدن یا تصمیم گرفتن به همسرشان نمی دهند و نه تنها حق مدیریت، بلکه حق استقلال شخصی او را در رای و نظر هم سلب می کنند. حتما از رفتار آنها احساس انزجار کرده اید. اما باید دید رفتار آن مرد چگونه بوده که همسرش با بی قراری و بی تابی به جای او عکس العمل نشان می دهد. چرا به جای او حرف می زند و تصمیم می گیرد؟

اگر مشکل آن زن استبداد است و در رفتار با همه ی نزدیکان و اطرافیانش این طور عمل می کند، حرجی بر مرد نیست و این زن است که باید اصلاح شود. اما اگر مسئله، استبداد نیست و مشکل از ضعف مرد است، در این صورت کسی که باید سرزنش شود مرد است.

زنی که تجربه کرده است اگر مثل مرد به میدان نیاید باید خسارتهای فراوانی بپردازد چگونه می تواند به همسرش اعتماد کند؟ هر جا از مسئله ای بی خبر بماند طولی نمی کشد که یک مشکل غافلگیر کننده یقه اش را می گیرد. او باید به ادارات مختلف سر بزند تا مشکلی را حل کند ولی در مرحله ی امضاء، لازم است سرپرست خانواده بیاید، اینجا دیگر خان هفتم رستم است مرحله راضی کردن سرپرست خانواده برای پا گذاشتن در مکانهای اداری!

زنی لذت زن بودن را می فهمد که اگر پولی از شوهرش دریافت کرد نگران نباشد که آن را از کجا آورده و کی قرار است تاوان آن را پس بدهد. هر زنی چنانچه در پناه مردی با کفایت و مقتدر قرار گیرد، خواه نا خواه به نقش زنانگی خود روی می آورد و واقعا از زن بودنش لذت خواهد برد.

یک زن به شرطی می تواند زن باشد که همسرش را واقعا مسئول و توانا ببیند و نیازی به دخالت در امور او احساس نکند. برای عدم دخالت، اعتماد و آرامش لازم است. وقتی یک مرد نمی تواند این اعتماد و آرامش را ایجاد کند، همسرش هم نمی تواند یک زن باقی بماند.

زنان شریک زندگی اند

در مقابل مردان ضعیف و بی اراده، مردانی هستند مستبد و با طرز فکرهای قجری! زنهای اینها مجبور نیستند هم زن باشند هم مرد، بلکه باید فقط بچه باشند. اینکه می گوییم مرد باید وظایف خودش را با اقتدار و توانایی کامل به عهده بگیرد به این معنا نیست که زن را بی خبر بگذارد و او را از حق نظر و انتخاب محروم سازد. مرد موظف است وظایف و مسئولیتهای خودش را به دوش بگیرد اما حق ندارد زن را بی خبر بگذارد و با او مثل یک کودک رفتار کند. زن شریک زندگی است و شرکاء باید از کارهای هم مطلع و راضی باشند. اما این اطلاع و رضایت، مانع تقسیم وظایف نیست.

مردانی که همسرانشان را به حساب نمی آورند، همسرانشان را به سمت مصرف گرایی، ولخرجی و قدرناشناسی سوق می دهند.

معمولا پر مصرفترین زنان زنانی هستند که جیب خودشان را از جیب همسرشان جدا می دانند. لذا وقتی پولی از همسر به چنگ می آورند ، دلیلی نمی بینند در خرج آن ملاحظه کنند. این پول مثل پول مفتی است که از یک غریبه به دست آمده است.

 

زنان سرپرست خانوار

به لحاظ روانشناسی ، کسی که مورد مشورت قرار نمی گیرد با هر تصمیمی که گرفته شود مخالفت خواهد ورزید و همواره انتقاد خواهد کرد. سرسختی های زنان وقتی اوج می گیرد که خودشان را در زندگی دارای نقش نمی بینند و احساس می کنند نظرشان اهمیتی ندارد. مردانی که خیلی خودسرانه عمل می کنند ناگزیرند همواره نق زدن زنان را تحمل کنند هرچند عملکردشان همیشه به سود خانواده باشد. مردها باید به زنان حق بدهند که مثل یک شریک دلسوز در انتخابها و تصمیمگیریها دخالت داشته باشند اما به جای مرد مجری نشوند.

بنابراین آنچه به صلاح همسران است این است که مسئولیتهای مردانه به دوش مرد واقع شود اما زن هم به عنوان ناظر و شریک پابه پای مرد حرکت کند و کنار گذاشته نشود. در این صورت امید به همراهی و همدلی زن و شوهر و ایجاد تفاهم و توافق نظرشان بیشتر خواهد بود. 

 

 

 



 

تن‌پوش زنان ایران زمین از دیرباز تن‌پوشی فاخر و اصیل به حساب می‌آمد. لباس‌هایی با طرح‌ها و رنگ‌هایی شاد و در خور زن ایرانی. فرقی نمی‌کرد زن ایرانی در چه عصری و در کدام سلسله زندگی کند. این زن از هر قوم و قبیله و در هر عصر و زمانی که بود لباسی در شان خود برای پوشش انتخاب می‌کرد. این گزارش بخشی از این لباس‌ها را به شما معرفی می‌کند.




ادامه مطلب ...

امروزه اسرار تجاری و اقتصادی براي دولت‌ها و سازمان‌های جاسوسی، از اسرار نظامي اهميت بيشتری يافته است. به همين جهت جاسوسي اقتصادي روز به روز شدت گرفته و روش هاي تازه‌ای برای كسب اخبار و اطلاعات مفيد به كار گرفته می‌شود.

در اين راه كسب اطلاع از توانمندی‌های دشمن كم اهميت‌تر از اطلاع از نیروهای دشمن نيست، بلكه كسب اطلاعات پيرامون تجهيزات و ابزار موجود در كارخانجات صنعتی كشورهای دشمن، اهميت بيشتری از كسب اطلاع از تعداد و نوع و كيفيت كار تانك‌های دشمن پيدا كرده است. از اين نظر می‌توان گفت سازمان‌های جاسوسی مأموريت دارند كه آنچه را كشورها با جنگ نتوانستند به آن برسند، با عمليات جاسوسی به انجام برسانند.

"شفايوز" مؤلف كتاب «دوستان جاسوس» به ايجاد بخش جاسوسی توسط شركت موتورولای آمريكا اشاره كرده و می‌نويسد: اين شركت تحت عنوان‌های مختلف، مشغول جمع آوری اطلاعات فنی و اقتصادی از كشورها و كمپانی‌های رقيب است. در اين راستا شركت‌های زيمنس و داسا و مجموعه رانيميتال و هوخست و باير و فيبا در آلمان از اهداف مهم دستگاه‌های جاسوسی آمريكا و اروپا هستند.

در گزارشی كه بخش ضدجاسوسی سازمان اطلاعاتی فرانسه منتشر كرده، آمده است: آمريكايی‌ها جاسوسی اقتصادی را هدف اول خود قرار داده اند.

اما شاید گفتن این مطلب نیز خالی از لطف نباشد که حملات جاسوسی سایبری اقتصادی را می‌توان به 2 بخش کلّی تقسیم کرد؛ یکی حمله به زیر ساخت‌های صنعتی که بخش اعظمی از اقتصاد کشورها را تشکیل می‌دهند و دیگری حمله به منابع تجاری و اقتصادی که می‌توان بانک‌ها و شرکت‌های تجاری را مهم‌ترین آن‌ها دانست.

استاکس‌نت

نام استاکس‌نت نامی آشنا برای ایرانیان می‌باشد که در دسته‌بندی اول حملات اقتصادی قرار می‌گیرد اما شاید بسیاری از هموطنان عزیزمان حتی پیشینه و نحوه شیوع آن در دنیا و علی‌الخصوص ایران را ندانند.

استاکس نت نوعی کرم پیچیده کامپیوتری است که در سال 2010 از طریق حفره‌های امنیتی موجود در ویندوز مایکروسافت شیوع پیدا کرد و تجهیزات و نرم‌افزارهای صنعتی شرکت زیمنس را هدف قرار داد. این اولین باری نبود که سیستم‌های صنعتی مورد حمله قرار می‌گرفت ولی اولین بدافزاری بود که به جاسوسی از سیستم‌های صنعتی می‌پرداخت و سعی در تخریب آن‌ها داشت و بدین منظور حاوی فایل‌های آلوده‌ای بود که قابل برنامه ریزی بودند.

سیمانتک در گزارش خود در مورد این بدافزار اعلام کرد که %60 رایانه‌هایی که بدین بدافزار آلوده شده‌اند در ایران قرار دارند. آزمایشگاه کاسپر‌اسکای اعلام کرد که این حمله "تنها می‌تواند به وسیله حمایت‌های دولتی و از سوی کشور و یا کشورهایی صورت گرفته باشد."

"میکو هیپونن"؛ مسئول تیم تحقیقاتی شرکت امنیت آی‌تی "اف-سکیور" نیز، درگیر بودن دو کشور اسرائیل و آمریکا را در پروژه استاکس نت محتمل دانست. اما بعدها مقامات و کارشناسان هر دو کشور در مصاحبه‌های خود به این امر اذعان کردند که این حمله از سمت آن‌ها برنامه ریزی و اجرا شده است.

مصاحبه‌های "گری سامور" مشاور ویژه اوباما در امور نظامی، در برنامه Need To Know شبکه پی‌بی‌اس و اظهار خوشحالی او از این حمله و نیز صحبت‌های "گابریل اشکنازی" فرمانده ستادکل فرماندهی و عملیات ارتش اسرائیل در جشن بازنشستگی‌اش همگی شاهد و مهر تائیدی بر این مطالب بود.

اما علی‌رغم تمامی این تلاش‌ها و عناد این دو کشور، کارشناسان و دانشمندان این نظام به خوبی توانستند با این تهدید مقابله کنند و هدفی که آمریکا و اسرائیل شعار آن را می‌دادند را نقش بر آب کردند و آن هدف، به خوبی در این جمله از جانب خود آن‌ها اذعان شده است: " هدف ما از این حمله این بود که ایرانیان به این مطلب پی ببرند که مهندسین آن‌ها نمی‌توانند تاسیسات غنی سازی اورانیومشان را راه اندازی کنند."

در ادامه ویدئویی را مشاهده می‌کنید که حدودا یکسال بعد از شیوع ویروس استاکس‌نت تولید شده است در ابتدا به بیان توضیحاتی در مورد  میزان تخریب و خطرناکی ویروس استاکس‌نت‌، قابلیت‌هایی که دارد و نیز مختصری از مشخصات فنی آن می‌پردازد. سپس نوع بدافزارهایی که این ویروس از آن‌ها تشکیل شده است را توضیح می‌دهد و نحوه ورود آن‌ها به سیستم‌هایی رایانه‌ای و استفاده از حفره‌های امنیتی را تشریح می‌کند و تاکید می‌کند که این ویروس تا به هدف نهایی خود نرسد، غیر فعال می‌ماند.

در ادامه به این مطلب اشاره می‌کند که این ویروس اسلحه‌ای سایبری است که برای از کار انداختن تاسیسات هسته‌ای ایران طراحی شده است.

سپس شواهدی را مبنی بر درگیر بودن دو کشور اسرائیل و آمریکا ارائه می‌کند و ویدیو را با طرح این سوال ادامه می‌دهد که شاید مهم‌تر از این مطلب که این ویروس را چه کسی طراحی کرده است‌؛ این مطلب باشد که، چه کسی این ویروس را طراحی مجدد خواهد کرد؟ در این رابطه شواهدی را نیز مبنی بر وجود منابع )سورس) این کد در یوتیوب ارائه می‌کند

 

 

تاثیر گذاری در فضای داخلی ایران از جمله برنامه های اصلی رسانه های ضد ایرانی بوده است.

راه اندازی بی بی سی فارسی در دی ماه 87 خود گواهی بر این موضوع است که شروع فعالیت های گسترده رسانه ای در راستای پتانسیل مردمی در ماه های مانده به انتخابات ایران مدلی است که توسط جریان رسانه ای فارسی زبان غربی پدیدار می شود.

اما در این روزها با پدیده جدید مواجه شدیم که عکس این مطلب را می رساند و آن هم راه اندازی سایت انگلیسی زبان با حوزه تخصصی انتخابات ایران است،که این امر جدای از همه حواشی تاثیر این حادثه را در معادلات جهانی نشان می دهد.

 

در این راستا برادوی ورلد Broadway World نوشت، اولین سایت انگلیسی زبان که منحصرا به انتخابات ایران تعلق دارد با نام " دیده بان انتخابات ایران، Iran Election Watch" توسط عناصر ضدانقلاب راه اندازی شد. 
سایت انگلیسی زبان "دیده بان انتخابات ایران" یک رسانه آنلاین است که محور اصلی گزارش های آن اختصاص به انتخابات ایران در سال 2013 دارد. دنیس حسن زاده اجیری 29 ساله فارغ التحصیل دانشگاه تهران در رشته انسان شناسی و طراح وب سایت های رادیو فردا و رادیو آزادی اروپا می باشد که این سایت را نیز طراحی کرده تا برای تغذیه اطلاعاتی سایت های غربی که می خواهند به رصد اخبار انتخابات ایران بپردازند، فعالیت کند.
مسئولین این سایت نوشته اند : راه اندازی این سایت به زبان انگلیسی بدلیل اهمیت انتخابات ایران می باشد که گفته شده است "انتخابات ایران دنیا را عوض خواهد کرد."
متولیان این سایت هدف خود را تعامل معنی دار با مخاطبان جهانی و کسانی که علاقه مند به رصد اخبار انتخاباتی هستند معرفی نموده اند. 
اعضای اصلی تشکیل دهنده این سازمان رسانه ای گروهی از خبرنگاران تحصیل کرده در داخل و خارج از ایران است. اعضای اصلی سایت عبارتند از:
1- دنیس اجیری: دریافت کننده جایزه از انجمن خبرهای آنلاین در سال 2012 می باشد. وی همچنین ویرایشگر ویژه و طراح سایت رادیوآزادی اروپا و بخش فارسی رادیو آزادی می باشد.

 

دنیس اجیری


2- نیما تمدن: عضو انجمن روزنامه نگاری و کارشناسی رسانه واشنگتن دی سی در اندیشکده جنگ و صلح آمریکا است. او همچنین دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روزنامه نگاری در یک دانشکده آمریکایی می باشد. 
3- مایکل هیرشمن: روزنامه نگار
دنیس اجیری مدعی شده است : این سایت برای مقابله با سانسور و رسیدن به درک ذاتی از آزادی بیان، آزادی مذهب و البته آزادی مطبوعات طراحی شده است. 
اجیری در ادامه انگیزه خود از طراحی سایت گفت: ما ضرب المثلی در زبان فارسی داریم که می گوید: "قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود" ماخبرنگاران نیز در کنار یکدیگر جمع شده ایم تا بتوانیم به اهدافمان (افشاگری درباره حکومت ایران) برسیم.البته با سرمایه های کلان و بی سروته سازمان سیا که متقبل هزینه های ناشی از چنین فعالیت هایی می باشد تا به اهداف خود در زمینه باصطلاح براندازی سیاسی که بیشتر شبیه به یک خواب آشفته و بدون تعبیر است ، دست یابد.

 

 

 برخی معتقدند که بی بی سی زرنگ است، راست می‌گوید؛ اما نه همیشه. به وقت و بزنگاه دروغ می‌گوید و  سعی می‌کند زرورق‌پیچش کند تا به استناد همین زرورق و راست‌هایی که مخاطب قبلا از او شنیده است دروغ را باور کند. اما اخبار این رسانه انگلیسی خود  می گویند که بی بی سی نه به وقت و نه بزنگاه، بلکه معمولا دروغ می گوید. این که چگونه این کار را می کند نیاز به دقت زیادی دارد، به همین خاطر دروغ هایش را راست می نماید.

این گزارش نشان می دهد که بی بی سی چطور تاریخ را عوض می کند؛ دو ماجرای تاریخی بی ربط را پشت سر هم روایت می کند؛ حرف هایی را جعل می کند؛ دروغ هایی را از زبان کارشناسانش دائما تکرار می کند؛ از جانب دیگران بیانیه صادر می کند؛ هر چیزی را سیاسی می بیند و امنیتی؛ هر خبری که منبعش مقامات رسمی جمهوری اسلامی باشند را زیر سوال می برد، سنگ پراکنان به جمهوری اسلامی را تایید می کند؛ برای رهبرانش خط و نشان می کشد و دست آخر هم مجریانش ژست بی طرفی می گیرند. اینها همه گوشه ای است از رسانه­ای که دختران مجرد را مادران داغدار می خواند؛ همکاری با همکارانش تکذیب می کند؛ برای جمهوری اسلامی کلاهک های هسته ای می سازد و آنقدر دروغ می گوید که  صدای فعالان بین المللی را هم در می آورد.

گزارش مستند پنجاه دروغ بی بی سی، مشتی بر خروار دروغ هایی انداخته که هر روز از شبکه سلطنتی بی بی سی برای مخاطبینی به نمایش گذاشته می شود که گمان می کنند «بی بی سی گاهی دروغ می گوید». مشتی که تنها گویای تنوع و فراوانی این دروغ هاست.

1- دختر مجردی که در بی بی سی مادر شد؛

گوینده بخش خبری بی بی سی فارسی چهارشنبه 28دسامبر (7دی) گفت: «یکی از "مادرانی" که در اعتراض به بازداشت فرزندان خود، در پارک لاله تهران بست می نشستند، بازداشت شد. "ژیلا کرم زاده" بهمن ماه سال 88 بازداشت و حدود یک ماه زندانی شد و دادگاه بدوی در فروردین ماه او را به چهار سال زندان محکوم کرد.

خانم کرم زاده، زمانی که برای گرفتن گذرنامه به اداره گذرنامه مراجعه کرده بود، دستگیر و برای اجرای محکومیت به زندان منتقل شد.»

خدیجه مقدم (فعال فمینیست) که به عنوان مطلع و برای اعلام همبستگی با زن بازداشت شده، با تلویزیون فارسی بی بی سی ارتباط تصویری برقرار کرده بود، سخنان جالب توجهی را بر زبان آورد.

وی در معرفی ژیلا کرم زاده عنوان کرد: «دلم می خواهد این را بگویم که ایشان یک شاعر جوان دلسوزی است که حتی ازدواج نکرده و خودش مادر نیست(!) ولی به قدری متعهد است که همه بچه های ایران را فرزند خودش می داند.!!» به نظر می رسد دست اندرکاران بنگاه سخن پراکنی انگلیس، فرصت کافی برای توجیه کردن منبع مطلع خود نداشته اند و فراموش کرده اند اظهارات وی را پیش از مصاحبه، چِک کنند.

2- دروغ بی بی سی درباره نماز میت ناصر حجازی

شبکه خبری بی‌‌بی‌سی فارسی، وابسته به دولت انگلیس در گزارش خبری خود از مراسم تشییع پیکر ناصر حجازی، مدعی شد حجت‌الاسلام حسن خمینی بر پیکر وی نماز میت خوانده است. شبکه خبری بی‌بی‌سی فارسی در گزارش خود، آورده است: "در حضور نام های بزرگ فوتبال ایران، سیدحسن خمینی، نوه آیت الله روح الله خمینی، مراسم نماز میت را در استادیوم آزادی به جای آورد و در حالیکه جمعیت حاضر، یکپارچه نام حجازی را فریاد می کردند، مراسم تشییع ادامه یافت" به گزارش «نسیم»، نماز میت مرحوم ناصر حجازی توسط حجت الاسلام مالک مسئول فرهنگی باشگاه استقلال تهران در ورزشگاه آزادی تهران اقامه شد.

3- اعتراض های لندن و دروغ بزرگ بی بی سی

جرقه اعتراض های گسترده لندن به قتل رسیدن جوان سیاه پوستی بود که این حادثه به سرعت احساسات و عواطف مردم بریتانیا تحریک کرد و در اعتراض به قتل این جوان 29 ساله به خیابان آمدند و طولی نکشید که تقریبا تمامی شهرهای اصلی انگلستان یکپارچه خشم شد. این خبر مهم از سوی شبکه جهانی بی بی سی این طور منعکس شد: «پلیس احتمال می دهد که این فرد در درگیری با یک گروه رقیب محلی کشته شده. به گفته برخی اهالی محل، طی این درگیری سه اتومبیل به تعقیب و گریز پرداختند در حالی که به علت اوضاع نا آرام محله، ظاهرا پلیس برای جلوگیری از این درگیری در محل حضور نداشت.» این جهت گیری بی بی سی ساکنان تاتنهام را خشمگین کرد و اعتراضات موج گسترده تری را به خودگرفت.

تا این که بعد از یک هفته از خشم مردم، بی بی سی حادثه کشته شدن مارک مورگان (Mark Morgan) را با این تیتر «اطلاع‌رسانی در مورد مرگ "مارک دوگان" گمراه‌کننده بود» اصلاح کرد. این رسانه دولتی بااذعان به اینکه مرگ "مورگان" باعث براه افتادن موجی از اعتراضات در محله تاتنهام لندن شد در یک خط توضیح داد:

«مارک دوگان 29 ساله بر اثر تیراندازی پلیس کشته شد.»

*خط و نشان بی بی سی

شبکه بي‌بي‌سي فارسی در تاریخ 26 شهریور 90 اقدام به پخش مستندی با عنوان "خط و نشان رهبر"  به تهیه کنندگی و روایت گری "بزرگمهر شرف الدین" کرد. بنابر ادعای بي‌بي‌سي این مستند درباره چگونگی رهبر شدن حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است. راوی به به صورت کلی هدف از این مستند را معرفی می کند؛ «علی خامنه‌ای چگونه رهبر ایران شد و چگونه رقیبانش را از راه برداشت». پاره ای از ادعاهای دروغ در این مستند بدین شرح است:

4. بي‌بي‌سي در این جمله، رسیدن به مقام ولایت را به عنوان مسابقه قدرت میان مسئولان نظام معرفی می کند و با نادیده گرفتن نقش خبرگان رهبری در انتخاب شخص اصلح برای مقام ولایت، مقام معظم رهبری را به عنوان شخصی نشان می دهد که از ابتدا به دنبال رسیدن به قدرت و حکومت بوده است؛ بي‌بي‌سي فارسی همچنین از واژه "رقیبانش" استفاده می کند و تا انتهای مستند هیچ حرفی از معرفی این رقیبان توهمی به میان نمی آورد.

5. بی بی سی پدر مقام معظم رهبری را شخصی گوشه گیر  و جدا از مسائل سیاسی قلمداد می کند و حتی برقراری ارتباط میان مقام معظم رهبری در همان دوران جوانی با رجال سیاسی را بر خلاف خواسته پدرش توصيف مي‌كند. حال آن که بنا بر اسناد آیت الله سید جواد خامنه ای ابوي مقام معظم رهبري، از خانواده ای عالم و مجتهد بوده است و همواره با سیاست های دیکتاتوری رضاشاه مخالف بوده و مبارزه می کرده است. مقام معظم رهبری در توصیف ایشان می فرمایند : " پدرم با هر کاری که رضا خان پهلوی کرده بود، مخالف بود؛ از جمله اتحاد و شکل از لحاظ لباس و دوست نمی داشت همان لباسی را که رضا خان به زور می گوید، بپوشد. "

پدر مقام معظم رهبری

6. با توجه به توصيف بزرگمهر، مقام معظم رهبري براي اولين مرتبه و به دليل فعاليت‌هايش در مسجد كرامت، توسط ساواك دستگير شده است. ( رهبر انقلاب از سال1350 تا 1353 در مسجد کرامت تدریس دروس اسلامی داشتند. با توجه به اسناد ساواک و خاطرات معظم له، ایشان شش مرتبه توسط نیروهای ساواک دستگیر شده اند که اولین دستگیری ایشان در سال 1341 بوده که از سوی امام خمینی (ره) حامل پیامی برای آيت الله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياست هاى آمريكايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم بوده است.

7. در این مستند راوی بی بی سی می گوید: "با سرنگونی شاه و پیروزی انقلاب، خامنه ای به تهران می رود"، که باز هم به این اظهار نظر، دروغی تاریخی است؛ برای نقد این دروغ، نیاز به توضیحی اجمالی درباره تشکیل شورای انقلاب است. شورای انقلاب به فرمان امام خمینی (ره) در فرانسه و با فرمان دادن به شهید مطهری تشکیل شد ؛ یعنی شورای انقلاب قبل از ورود امام به ایران و پیروزی نهایی انقلاب اسلامی تشکیل شده است و امام در فرانسه فرمان تشکیل این شورا را صادر کردند  و مقام معظم رهبری یکی از افرادی بودند که توسط امام خمینی (ره) برای این شورا انتخاب شده بودند و بعد از اطلاع از فرمان امام خمینی (ره) توسط شهید مطهری به ایشان و قبل از پيروزي انقلاب، به تهران مراجعت کردند.

8. گوینده در ادامه معرفی مقام معظم رهبری دوستی ایشان با شهید آیت الله بهشتی و حجت الاسلام رفسنجانی را اینگونه توصیف  می کند: " دوستی اش با اکبر هاشمی رفسنجانی و آیت الله محمد بهشتی دو چهره کلیدی انقلاب، او را به حلقه آیت الله خمینی نزدیک تر می کند.

" برای رد کردن این دروغ بی بی سی نیازی به توضیح چندانی نیست، در موضوع تشکیل شورای انقلاب به انتخاب مقام معظم رهبری توسط امام خمینی (ره) اشاره شد و در پیامی دیگر از امام خمینی (ره) آشنایی معظم له با امام خمینی (ره) قبل از انقلاب مشخص می شود: اینجانب [امام خمینی ره] که از سال های قبل از انقلاب با جنابعالی [آیت الله خامنه ای] ارتباط نزدیک داشته ام و همان ارتباط بحمدالله تعالی تا کنون باقی است، جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری می کنید، می دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.

9. بنی‌صدر در گفتگو با بی بی سی درباره مقام معظم رهبری و مخالفت با حضور وی در شورای انقلاب می گوید: "در آغاز کارم اغلب نمی‌دونستند اینها عضو شورای انقلابند، وقتی هم دانستند همه تعجب می کردند، که چی مثلا، آدم هایی که نقششون چی بوده در انقلاب، آقای خامنه ای زندان رفته تبعید رفته، همین". این جملات دروغ بنی صدر در حالی از مستند بی بی سی بیان شد که اولا وی، بعد از مقام معظم رهبری و بواسطه تشکیل دولت موقت و به همراه چند نفر دیگرعضو شورای انقلاب شدند. ثانیا، این ادعای بنی صدر که کسی این افراد را نمی شناخت و همه تعجب می کردند، مبهم است و معلوم نیست منظور وی چیست، ولی به نظر می رسد منظور بنی‌صدر، اعضای دولت موقت هستند که بعد از پیروزی انقلاب و با تشکیل دولت موقت وارد شورای انقلاب شدند. ثالثا، اینکه کسی اعضای شورای انقلاب را نمی شناخت ادعای خنده داری به نظر می رسد، زیرا اعضای اولیه شورای انقلاب کسانی همچون آیت الله شهید محمد بهشتی، شهید مطهری، حجت الاسلام هاشمی،  آیت الله علی خامنه ای وآیت الله طالقانی و... بوده اند.
بني صدر همچنين به راحتي سوابق انقلابي مقام معظم رهبري را ناديه گرفته و مي‌گويد: آقای خامنه ای زندان رفته تبعید رفته، همین، در حالي كه بني صدر يك روز هم در زندان و يا تبعيد به سر نبرده است.

10. در ادامه مستند خط و نشان رهبر، با به تصوير كشيدن قسمت‌هايي از حضور رهبر معظم انقلاب در مناطق جنگي و عملياتي، راوي مي‌گويد: در روزهايي كه نزديكان آيت‌الله خميني، هر كدام گوشه‌اي از كشور را در اختيار گرفتن، سهم علي خامنه‌اي وزارت دفاع شده است". اين مسئله با واقعيت تاريخي تطابق ندارد زيرا مقام معظم رهبري هيچ‌گاه وزير دفاع نبوده و حضور در جبهه‌هاي جنگ بواسطه سرپرستي ايشان بر سپاه پاسدارن، جايگاه نماينده امام در شوراي عالي دفاع و علاقه شخصي ايشان براي حضور، جنگيدن و  بازديد از مناطق جنگي و عملياتي بوده است.

11. در ادامه بي‌بي‌سي با تحريف منابع و تصاوير تاريخي موضوع ديگري را به مخاطب القا مي‌كند. راوي  بی بی سی مي‌گويد: "نماينده‌هاي حامي ابوالحسن بني‌صدر در مجلس درباره تلفات كرخه كور، از علي خامنه‌اي توضيح مي‌خواهند، آقاي خامنه‌اي در پاسخ مديريت رئيس جمهور بر جنگ را زير سؤال مي‌برد". بي‌بي‌سي بلافاصله بعد از اين عبارت، صحنه‌اي را نشان مي‌دهد كه مقام معظم رهبري در مجلس عليه بني‌صدر صحبت مي‌كند. با كمي دقت به اين صحنه متوجه مي‌شويم كه اين فرمايشات مقام معظم رهبري در جلسه رأي عدم كفايت مجلس به بني‌صدر در تاريخ 31 خرداد 1360 است و  نه در پاسخ به سوال نمايندگان حامي بني‌صدر از رهبر معظم انقلاب و اصولا وجود چنين پرسش و پاسخي جعلي و دروغ است.

12. بي‌بي‌سي درباره عزل بني‌صدر هيچ اشاره‌اي به اختلافات ميان بني‌صدر با ديگر مسؤلان و حتي عزل بني‌صدر از فرماندهي كل قوا توسط امام خميني در 24 خرداد 1360 ندارد و تنها عامل عزل بني‌صدر را فرمايشات مقام معظم رهبري توصيف مي‌كند، در حالي كه رأي به عدم كفايت بني‌صدر بدون هيچ گونه استيضاحي انجام گرفت و اين عدم كفايت 6 روز بعد از عزل بني‌صدر از سمت فرماندهي كل قوا توسط امام خميني (ره) بوده است. (بني‌صدر رد جلسه مجلس شركت نكرد و عملا استيضاحي صورت نگرفت) راوي بی بی سی با استفاده از سخنان مقام معظم رهبري در همان جلسه 31 خرداد و نشان دادن تصاوير بعدي مجلس عزل بني‌صدر مي‌گويد: "در مجلسي انباشته از اعضاي حزب جمهوري اسلامي، اين حرف‌ها كبريتي است در انبار باروت، استيضاح رئيس جمهور كليد مي‌خورد، اينجا رأي نمايندگان به عدم كفايت بني‌صدر."

13. درباره موضوع تحميلي بودن نخست وزير از طرف مجلس و امام خميني (ره)، تحميلي در دوره اول  وجود نداشته و دور اول نخست وزيري ميرحسين موسوي با هماهنگي و رضايت مقام معظم رهبري بود و تنها در دور دوم  رياست جمهوري، امام پيشنهاد نخست وزيري ميرحسين موسوي را به ايشان دادند.


14. در بخش ديگري از مستند، نوبت به انتخاب مقام مظم رهبري در مجلس خبرگان رهبري مي‌رسد: راوي بی بی سی در كنار پخش قسمتي از مجلس خبرگان رهبري و سخنراني حجت‌الاسلام هاشمي رفسنجاني، مي‌گويد:" در مجلس خبرگان رهبري، اكبر هاشمي رفسنجاني نقش اساسي را در رهبر شدن خامنه‌اي بازي مي‌كند." اين استدلال درباره به رهبري رسيدن مقام معظم رهبري توسط حجت‌الاسلام هاشمي، كاملا با واقعيت و تاريخ معاصر تفاوت دارد؛ صحبت‌هاي جناب آقاي هاشمي درباره نظر امام خميني (ره) نسبت به مقام معظم رهبري بعد از انتخاب معظم‌له به عنوان رهبر انقلاب است، يعني اكثريت خبرگان رهبري با انتخاب آيت‌الله خامنه‌اي به عنوان رهبر بعدي به اجماع رسيدند و آقاي هاشمي نيز بعد از انتخاب مقام معظم رهبري در تأييد اين انتخاب، خاطره فوق را از امام خميني (ره) نقل مي‌كنند.

15. مستند ساز  بی بی سی همچنين شيخ علي تهراني را به عنوان يكي از اساتيد مقام معظم رهبري مي‌شمارد كه اين حرف نيز همچون ساير استدلال‌هاي بزرگمهر واژه‌اي جز دروغ بر آن نهاده نمي‌شود.

 

16. بی بی سی در بخش دیگری از مستند خود، به نقل از منتظري انتخاب مقام معظم رهبري را ابتذال مرجعيت شيعه معرفي كرده است، در اينجا يادآوري نامه منتظري به رهبر معظم انقلاب به عنوان انتخاب ايشان از سوي خبرگان رهبري براي اثبات دروغ بودن و تحريف تاريخ از سوي بي‌بي‌سي كمك شاياني مي‌كند.

متن پیام آقای منتظری جهت عرض تبريك به مقام معظم رهبري:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید علی خامنه ای رهبر منتخب جمهوری اسلامی ایران دامت برکاته
پس از سلام و تحیت و تسلیت به مناسبت ضایعه جبران ناپذیر و مصیبت عظمای عالم اسلام ، ارتحال روح خدا، پیشوای عالیقدر آزادگان و مستضعفان جهان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران قائد عظیم الشأن حضرت آیت الله العظمی امام خمینی ( قدس سره الشریف ) که به همه جهانیان درس فداکاری و مبارزه و قیام در برابر طاغوت ها و مستکبران را آموخت ، از خداوند قادر متعال مسئلت می نمایم جنابعالی را که فردی لایق و متعهد و دلسوز و در دوران مبارزات و انقلاب تجربه ها آموخته و همواره مورد حمایت رهبر بزرگ انقلاب بوده اید در انجام مسئولیت خطیر رهبری که مجلس خبرگان به جنابعالی محول نموده است یاری نماید....
۲۳/۳/۱۳۶۸
حسینعلی منتظری


همان‌طور كه ديده مي‌شود در اين نامه جز تأييد انتخاب شايسته مجلس خبرگان و همچنين تأييد شخصيت مقام معظم رهبري از زبان منتظري، برداشت ديگري نمي‌توان از آن داشت و هيچ عباراتي همچون ابتذال مرجعيت شيعه در اين پيام رؤيت نمي‌شود.
17. از ديگر اظهارات مطرح شده در اين مستند، اشاره به زمان رياست جمهوري جناب آقاي هاشمي رفسنجاني است، مستندساز بی بی سی مي‌گويد: " اولين قرباني اكبر هاشمي رفسنجاني است، دوست ديروز آقاي خامنه‌اي و رئيس جمهور آن روز، اين‌بار آيت‌الله خامنه‌اي مي خواهد به او ثابت كند كه رياست جمهوري در ايران تنها سمتي تشريفاتي است".بزرگمهر در اين عبارات ادعا مي‌كند كه آيت‌الله خامنه‌اي به دنبال نشان دادن تشريفاتي بودن جايگاه رياست جمهوري است.

با كمي مطالعه در بازنگري قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، مشخص مي‌شود كه جايگاهي به عنوان نخست‌وزيري وجود ندارد و تمامي وظايف نخست‌وزير منتقل به رئيس جمهور مي‌شود، يعني ديگر جايگاه رياست جمهوري به مانند دهه شصت، از حداقل مديريت برخوردار نبوده و رئيس جمهور به عنوان رئيس هيئت دولت و قوه مجريه مي‌بايست نسبت به مسائل اجرايي كشور نظارت داشته و جوابگو باشد.

18. راوی بی بی سی با اشاره به موضوع استعفای مجلس ششم  در سال 1382در ادامه می گوید: "در بیرون از مجلس انتقاد از رهبر بهای سنگین تری دارد. شاید جالب ترین قسمت این مستند استفاده جالب و خنده دار بی بی سی از تصاویر غائله 18 تیر 78 است، از سوی دیگر هیچ غائله ای در سال 82 به دلیل بسته شدن روزنامه در کشور وجود ندارد. اینکه تصاویر پخش شده درباره غائله 18 تیر 78 است، نیاز به اثبات ندارد زیرا در همان صحنه های پخش شده در این مستند تاریخ ضبط فیلم در بالای سمت راست تصویر دقیقا زیر لوگوی بی بی سی وجود دارد "18 تیر 78"، این طنز تصویری  بی بی سی یعنی برگشتن از سال 82 و ماجرای استعفا، به تاریخ 78 و ماجرای کوی دانشگاه!!!

 بی بی سی و روایت های دروغینش از دفاع مقدس

19. مستند دو سرباز؛ دروغ پردازی بی بی سی در مورد دفاع مقدس

شبکه تلویزیونی بی بی سی در تاریخ 24سپتامبر (2مهر) همزمان با هفته دفاع مقدس با پخش مستند جنجالی"دوسرباز" که سال گذشته هم به همین مناسبت از بی بی سی پخش شده بود (و مورد نقد صدا و سیما و دیگر رسانه های داخلی قرار گرفت) به تخریب ارزش های انقلاب و دفاع مقدس پرداخت. اما در مستند "دوسرباز" نکات قابل توجه زیادی وجود دارد که تنها یکی از نقدهای جالبی را که سال گذشته در رسانه ها منتشر شد در این قسمت می آوریم: در این مستند «بی بی سی سعی داشت تا به مخاطب القا ‌کند که نبرد هشت ساله ایران با ارتش بعث صدام صرفاً نبرد "صدام" و" امام" است و سراسر شکست است و سرافکندگی. نگارنده قصد دارد در این یادداشت برنامه پخش شده بی بی سی را از نظر صحت و سقم اسنادی و نیز کار رسانه‌ای و عملیات روانی بررسی نماید. راوی بی بی سی در این مستند ادعا می کند یک رزمنده داوطلب ایرانی و یک سرباز عراقی در خلال عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر یکدیگر را ملاقات می کنند و رزمنده ایرانی دلش برای سرباز مجروح عراقی می سوزد و او را از دست تیر خلاص زن های جمهوری اسلامی! (اتهام جدید بی بی سی علیه دفاع مقدس) نجات می دهد و سپس بعد از نزدیک به 30 سال آنها اتفاقی در کشور کانادا! در حالی که جفتشان از تالمات جنگ از نظر روحی بسیار بهم ریخته اند یکدیگر را در یک مرکز روان درمانی ملاقات می کنند و این ملاقات به گوش "ژیار"که او نیز اتفاقی چند کوچه پایین تر است می رسد و اتفاقی به این بزرگی رخ می دهد که این دو باز یکدیگر را می بینند!


20. بی بی سی در این مستند ادعا می کند: «پس از آزادسازی خرمشهر در سال 1361 معادله جنگ به نفع ایران تغییر کرد. در بیشتر جبهه ها نیرو های عراق به پشت مرزهای رسمی دو کشور عقب رانده شدند و"صدام حسین" حاضر به قبول آتش بس شد؛ اما "آیت الله خمینی" این جواب را برای او فرستاد: (قسمتی از سخنرانی امام خمینی در 24 اسفند 1360) به صدام می گویم که من یک راه برای تو سراغ دارم و آن راه انتحار است.» بی بی سی با شیطنت سخنان سال 60 امام را به جای پاسخ به درخواست آتش بی عراق در سال 61 جا زد. 
21.در این مستند بی بی سی چنین ادعا می شود که امام خمینی به خاطر خصومت شخصی با صدام جنگ را ادامه داد و آتش بس را نپذیرفت! در حالی که  در آن دوران همچنان بخشی از خاک ایران در تصرف نیروهای بعثی صدام بود از اینرو امام خمینی (ره) هر گونه پذیرش آتش بس را رد نمودند.

22. در بخشی از این مستند بی بی سی، ترانس کلارک سفیر سابق انگلیس در بغداد ادعا می کند هر دو رهبر با غرب دشمن بودند. این ادعای کلارک 180 درجه در تقابل با منبع مهمی از تاریخ جنگ قرار دارد. کتاب "ویرانی دروازه شرقی" نوشته "وفیق السامرایی" ژنرال ارشد استخباراتی عراق که رسما در این کتاب عنوان می شود که آمریکایی ها و غربی ها اطلاعات جبهه ایران را به روز به اطلاع عراق می رساندند حتی درحد زدن خاکریز در روزی جدید. (کیهان: 8 مهر 1389)

 

 موشک های نظامی ساخته شده اند تا مواد منفجره را به محل هدف برسانند و پس از اصابت، با انفجار حاصله آن را از بین ببرند. این محموله در بخشی از موشک که اصطلاحاً به آن سر جنگی(کلاهک جنگیWarhead-) گفته می شود قرار می گیرد.


در موشک های بالستیک قدیمی و برخی از موشک های بالستیک فعلی، سر جنگی ثابت است یعنی موشک در مرحله نهایی حرکت، به همراه کل بدنه خود به سمت زمین می آید. در حالی که در موشک های جدید، سرجنگی جدا شونده است بدین معنی که بخش مربوط به محموله انفجاری پس از مرحله اوجگیری از موشک جدا شده و به سمت زمین حرکت می کند.

خانواده موشک های بالستیک ایرانی که بیشترین تعداد آنها را نمونه های گوناگون شهاب تشکیل می دهند از انواع این سرجنگی ها بهره مند هستند که هر یک مربوط به عملیات خاصی است. از اینرو در این گزارش بیشتر به بررسی کلاهک های جنگی موشک های بالستیک از نسل شهاب می پردازیم.

این کلاهک ها صرف نظر از ثابت یا جدا شونده بودن، دستکم از سه منظر قابل بررسی و مقایسه هستند: وجود قابلیت هدایت، خصوصیات شکلی و نوع محموله جنگی.

در صورت جدا شونده نبودن، وجود قابلیت هدایت و تصحیح مسیر برای کلاهک بستگی به خود موشک دارد. عمده موشک های بالستیک با استفاده از سامانه کنترل بردار رانش راهبری(کنترل) می شوند بنابراین پس از اتمام سوخت و خاموش شدن پیشران، قابل هدایت و راهبری نیستند.

سرجنگی های جدا شونده نیز معمولاً ‌فاقد هدایت هستند و از اینرو به صورت ذاتاً‌ پایدار طراحی می شوند تا پس از ورود مجدد به جو و ایجاد نیروهای آیرودینامیکی بر اثر حرکت روی بدنه به سمت زمین جهت گرفته و به مختصات انتهایی مسیر حرکت خود برسند. برخی از کشورها نظیر هند برای ساخت کلاهک هایی که در قوس نزولی مسیر پرواز قابل  هدایت باشند تلاش کرده اند.

از آنچه در ظاهر پیداست، می توان نتیجه گرفت سرجنگی های موشک های بالستیک ایرانی از نسل شهاب و نمونه های توسعه یافته از روی آن از نوع هدایت شونده با سطح آیرودینامیکی نیستند و در صورتی که از موتورهای راکتی کوچک واکنشی به عنوان راه حل معمول در پرتابه های خارج از جو(یا سایر راه های ممکن)  در آنها استفاده نشده باشد این کلاهک ها پس از خاموش شدن پیشران موشک و طبعاً پس از جدایی از بدنه موشک قابل تصحیح مسیر نیستند.

تنها موشک بالستیک کوتاه برد فاتح-110 با توجه به بهره مندی از بالک های کنترلی روی سرجنگی، تا انتهای مسیر قابل هدایت و راهبری است. برخی از نمونه های فاتح به نظر می رسد دارای سرجنگی جدا شوند باشند هر چند که برای موشکی در این رده، چنین چیزی مرسوم نیست.


موشک کوتاه برد فاتح-110


از نظر ظاهری، اولین انواع سرجنگی های شهاب، مخروطی ساده بودند که بعدها با دو نوع دیگر، تنوع یافتند. نوعی که در اینجا آن را «سه مخروطی» می نامیم با دو بخش مخروطی که اولی زاویه بیشتری دارد شروع شده و به واسطه یک حجم استوانه ای با طول قابل توجه به بخش مخروطی سوم می رسد. این ترکیب به نظر می رسد امروزه معمول ترین ترکیب هندسه ظاهری کلاهک های جنگی موشک های بالستیک کشور است زیرا علاوه بر خانواده شهاب، در موشک های قیام و سجیل-1 و 2 و عاشورا و قدر-1 و قدرF نیز دیده می شود.

نوع دیگر که آن را «دومخروطی» می نامیم، با یک حجم مخروطی از دماغه شروع شده و به واسطه یک حجم استوانه ای کوتاه به بخش مخروطی انتهایی می رسد.


انواع شکل ظاهری سرجنگی از سمت راست، دو مخروطی، سه مخروطی و مخروطی ساده


تحلیل های کارشناسان خارجی در باره این سه نوع طرح کلاهک بسیار جالب است. آنها با استفاده از نرم افزار های تحلیل دینامیک سیالات محاسباتی(CFD) و مکانیک پروازی، با فرض یک توزیع جرم همگن در داخل کلاهک که از نوک دماغه شروع شده و تا طول های مختلفی نزدیک به انتهای آن ادامه یابد شبیه سازی هایی را اجرا کرده و به این نتیجه رسیده اند که نوع سه مخروطی از دو نوع دیگر ضریب نیروی مقاوم(درگ) کمتری دارد؛ نوع دو مخروطی از دو نوع دیگر پایداری بیشتری دارد و بیشترین حجم محموله در شرایط ثابت در این نوع قابل انباشتن است. البته خواص دو نمونه جدیدتر به هم نزدیک تر است تا به نمونه قدیمی تر از سرهای جنگی موشک های شهاب.



سه نوع کلاهک روی سه نسل از موشک شهاب


هر چند در این تحلیل ها از فرضیات ساده کننده هم استفاده شده است اما با توجه به یکسان گرفتن عوامل تأثیرگذار مختلف برای هر سه نوع، می توان به این نتایج توجه و اعتماد نسبی کرد.

می دانیم سرجنگی موشک های دوربرد از جو خارج شده و پس از طی بخش قابل توجهی از مسیر خود در خارج از آن مجدداً به جو بازگشته و به سوی هدف سرازیر می شوند. در این شرایط و با توجه به نبود هدایت، کلاهک پایدارتر مناسب تر است پس منطقی خواهد بود که در نسل های جدید شهاب، قیام و سجیل خبری از نوع مخروطی ساده نباشد. خصوصاً با توجه به کم بودن ضریب نیروی مقاوم این طرح کلاهک، رسیدن موشک سجیل به سرعت تا 12 ماخ(بیش از 4000 متر بر ثانیه) در هنگام اصابت به هدف ممکن شده است.


موشک دوربرد سجیل با کلاهک سه مخروطی


همچنین برای رسیدن به بردهای بالاتر یا بهینه شدن خواص موشک می شود می توان مقداری از جرم سرجنگی کم کرد. شاید از اینرو باشد که سر جنگی موشک قیام حدود 750 کیلوگرم است.


موشک میانبرد قیام-1


بنابراین متخصصان کشورمان با بهره گیری از طرح های موجود و اجرای محاسباتی که با استفاده از اَبَررایانه، ماه ها به طول می انجامد، اقدام به بهسازی طرح کلاهک موشک های کشورمان کرده اند.


موشک دوربرد قدرF


از طرفی این سؤال مطرح می شود که چرا نوع سه مخروطی تنها در یک نسل از خانواده شهاب بکار رفته است؟ یک پاسخ منطقی می تواند مأموریت خاص این نمونه از موشک شهاب باشد. در واقع همیشه لازم نیست یک سرجنگی بسیار سنگین حمل شود و برای انهدام برخی اهداف، چنین کلاهکی مطلوب است. با نگاهی به انواع محموله های جنگی کلاهک ها این موضوع روشن تر می شود.

از نظر ماهیت عملکردی سر جنگی، دسته بندی از نظر منفرد یا غیر منفرد بودن آن صورت می گیرد.
کلاهک منفرد، نوع معمول و پایه کلاهک هر موشکی است. این سرجنگی بسته به مأموریت تعریف شده برای آن می تواند انفجاری شدید، ترکشزا، آتشزا و ... باشد که در موشک های بالستیک عموماً از نوع انفجاری شدید است.

جرم سرجنگی منفرد نسل های اول موشک شهاب-3 که در کلاهک مخروطی ساده جا داده شده اند از نوع انفجاری شدید بالغ بر 1000 کیلوگرم تی-ان-تی است که محوطه ای به شعاع بیش از 1500 متر را به طور کامل تحت تأثیر قرار می دهد.

نوع دیگر، کلاهک «چندگانه» یا «مجتمع» است که در واقع از کنار هم قرار گرفتن تعدادی کلاهک کوچکتر حاصل شده است و پس از جدا شدن کلاهک اصلی از موشک و در زمان مطلوب، این کلاهک های کوچک از سرجنگی اصلی جدا شده و با فاصله گرفته از هم به نقاط مختلفی برخورد می کنند. به طور معمول کلاهک های مجتمع، از سه تا 14 کلاهک کوچکتر تشکیل می شوند.

سرجنگی «خوشه ای» را می توان نوعی از کلاهک ها مجتمع دانست که از تعداد زیادی بمبچه(بمبلت) تشکیل شده اند. این نوع سرجنگی برای پوشش دادن یک منطقه نسبتاً وسیع که اهدافی با مقاومت کم در آن پراکنده شده اند مناسب است. البته بمبچه های سرجنگی خوشه ای موشک های بالستیک با بمب های خوشه ای معمولی که از هواپیماها رها می شوند ممکن است تفاوت های ابعادی داشته باشند. برخی منابع خارجی تعداد بمبچه های این سرجنگی را 1400 عدد اعلام کرده اند. 

نوع دیگری از سرجنگی های موشک های ایران، «بارانی» نامیده شده است. این کلاهک نیز از تعداد زیادی بمبچه تشکیل شده اما فرایند عملکرد آن با خوشه ای متفاوت است به طوریکه پس از رسیدن به سطح زمین این مهمات به صورت شعاعی به اطراف پراکنده می شوند. در گزارش «کلاهک بارانی شهاب؛ تلفیقی مقتدرانه از رویش و ریزش» این نوع کلاهک را معرفی کرده بودیم.

گفتنی است کلاهک تعدادی از موشک های شهاب در رزمایش اخیر پیامبر اعظم که به سمت پایگاه هوایی شبیه سازی شده دشمن شلیک شدند از نوع خوشه ای یا بارانی بوده است. این دو نوع، بهترین سرجنگی برای انهدام هدف هایی مانند هواپیما که برخی در سطح یک فرودگاه پراکنده شده و برخی زیر آشیانه ها قرار دارند به شمار می رود.

در پایان باید گفت بهبود موشک های بالستیک کشور تنها منحصر به افزایش برد از 300 کیلومتر در شهاب-1 به 2000 کیلومتر در قدر و عاشورا و ... و بهبود دقت نبوده است بلکه بهینه سازی خصوصیات عملکردی و عملیاتی با تغییرات اجزای مختلف نیز در دستور کار بوده مثلاً استفاده از سوخت جامد، آن هم دو مرحله ای در موشک دوربرد و سریع سجیل که خواب را از چشم صهیونیست ها ربوده، حذف بالک در موشک میانبرد قیام-1 که تنها با وجود یک سامانه کنترلی فوق مدرن ممکن شده و آن را به کاندیدای مناسبی برای توسعه یک نمونه زیردریایی پرتاب تبدیل کرده و همچنین انواع کلاهک های مختلف که هریک برای طیفی از مأموریت ها کارایی بهینه دارند از دیگر جلوه های رشد و بالندگی در صنعت موشک های بالستیک ایران است که بخش زیادی از بازدارندگی تسلیحاتی کشور پس از جنگ تحمیلی مدیون این موشک ها است.

 چرا ما با كشورهاي روسيه وچين كه درخواست ايجاد پيمان امنيتي نظامي كرده بوديم پيمان نبستيم تا جاي ما را كشورهند بگيرد؟

پاسخ:
ايجاد پيمان امنيتي و نظامي بين كشورها، در صورتي بوجود مي آيد كه منافع و تهديدات بلند مدت مشترك داشته باشند و هدف آنها مقابله با اين تهديدات و ارتقاي منافع مشترك بوده و داراي ويژگي هاي ايدئولوژيكي و فرهنگي نسبتا مشابهي باشند. به عبارت ديگر انعقاد اتحاد استراتژيك در زمينه هاي مختلف نظامي، امنيتي و ... بين كشورها، نيازمند وجود عوامل و شرايط همگرايي و در حد گسترده و بالاترين مراتب و غلبه آن بر عوامل واگرايي است. مهمترين شرايطي كه براي همگرايي لازم است عبارتند از: تشابه ايدئولوژيك، تفوق منافع مشترك بر منافع متضاد، تشابه ساختار سياسي و اجتماعي كشورها با پيشينه تاريخي مشترك، عدم تضاد ژئوپلوتيك، مكمل هم بودن از نظر اقتصادي، و توسعه يافتگي عقلاني كشورها، از ميان عوامل فوق، برتري منافع مشترك، عدم تضاد ژئوپلوتيك و مكمل اقتصادي بودن از همه مهمتر و مؤثرترند. (نظريه هاي متعارض در روابط بين الملل، جيمز دوئرتي، ترجمه عليرضا طيب، نشر قومس، 1376، ص 665)
اكنون با توجه به مقدمه فوق مي پردازيم به سؤال؛ مروري كوتاه بر روابط حاكم بين كشورهاي سه گانه فوق با ايران و اصول و استراتژيهاي آنان در سياست داخلي و خارجي خويش مؤيد اين نظر است كه عوامل واگرايي بين اين كشورها با ايران، غالب بوده در نتيجه اصولا اتحاد استراتژيك و ايجاد پيمانهاي امنيتي، نظامي و ... بين ايران با كشورهاي مذكور امكان پذير نمي باشد.
بررسي عوامل همگرايي و واگرايي هر كدام از اين كشورها در رابطه با ايران از ظرفيت و گنجايش يك نامه خارج است از اين رو به عنوان نمونه به بررسي اين موضوع در رابطه با كشور روسيه با ايران مي پردازيم:
روابط ايران و روسيه
اگر نگاهي به گذشته تاريخ روابط اين دو كشور بياندازيم، اگر نگوييم دشمني، حالت عدم دوستي دو كشور بوده است. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، روابط ايران و روسيه دچار تحول عظيمي شد و در زمينه هاي مختلف، روندي رو به گسترش را پيمود، بهبود روابط دو كشور و همكاري هاي آنها، با توجه به وضعيت جهان پس از فروپاشي نظام دو قطبي، باعث تحليل هايي در اين زمينه شد كه روابط دو كشور قابليت گسترش هر چه بيشتر را دارد كه حتي بحث اتحاد استراتژيك ايران و روسيه توسط عده اي مطرح گرديد.
الف. بررسي عوامل همگرايي بين ايران و روسيه
1. توسعه ناتو به شرق به عنوان خطر مشتركي براي هر دو كشور مي تواند يك عامل همگرايي آنها قلمداد شود.
2. حفظ صلح و ثبات در منطقه و جلوگيري از نفوذ قدرتهاي خارجي، خصوصا با توجه به اينكه آسياي مركزي و قفقاز يك محدودهء امنيتي براي هر دو كشور ايران و روسيه محسوب مي شود كه ژئوپلوتيك هر دو كشور را تحت تاثير قرار مي دهد.
3. جلوگيري از سلطه شركت هاي خارجي و چند مليتي بر منابع نفت و گاز منطقه خصوصا منابع نفت و گاز آسياي مركزي و قفقاز كه يك مسأله استراتژيك بوده و با امنيت ملي روسيه ارتباط مستقيم دارد. (روسها و سياست عدم اطمينان، روزنامه جهان اقتصاد، 16 آبان 1377، ص 5) حضور شركت هاي غربي و آمريكايي در منطقه نه تنها موافق با نظر و منافع روسيه نيست بلكه تبعات خاص آن از جمله نفوذ و حضور آمريكا و اسرائيل در منطقه، امنيت ملي ايران را نيز به مخاطره مي افكند.
4. و عواملي نظير همكاري ها و مبادلات اقتصادي و منافع دو طرف از آن، بهره برداري از منابع دريايي خزر و مقابله با نفوذ پان تركيسم در منطقه از ديگر عوامل همگرايي در روابط ايران و روسيه مي باشد.

 

ب. بررسي عوامل واگرايي در روابط ايران و روسيه
1. ناهمگوني ايدئولوژيك و فرهنگي دو كشور: روسيه و ايران متعلق به دو حوزه تمدني و ايدئولوژيك خاص و متفاوت از هم هستند. تفاوت ايدئولوژيكي بين دو كشور اين توان بالقوه را دارد كه به يك تضاد جدي در شرايط ويژه اي تبديل شود.
2. عدم وجود تهديد و دشمن دائمي: تهديدات مشتركي نظير توسعه ناتو به شرق، نفوذ قدرت هاي خارجي و شركت هاي نفتي و ... هر چند امري مهم است ولي نمي تواند به عنوان يك تهديد دائمي، واقعي مشترك اتحاد را بين اين دو كشور محسوب گردد.
3. چالش هاي روابط اقتصادي و مكمل نبودن اقتصادهاي دو كشور: عدم توسعه مناسب همكاري هاي دو كشور، عدم انجام تعهدات طرفين در قبال يكديگر، تكنولوژي پايين كالاهاي روسي، و در نتيجه تأمين نكردن نيازهاي ايران و ... روابط اقتصادي دو كشور را علي رغم برخي پيشرفت ها در هاله اي از ابهام فرو برده است.
4. بي ثباتي در روسيه و نامشخص بودن فضاي سياسي آن.
5. حافظه تاريخي ملت ايران: روسها در حافظه تاريخي مردم ايران چهره مثبتي ندارند. در چشم ايرانيان روسيه كشوري است كه همواره در طول تاريخ، چشم طمع بر خاك ايران داشته و در هر فرصتي به سرزمين هاي ايران تجاوز كرده است. و نمونه اخير آن حمايت از رژيم متجاوز عراق در كنار قدرت هاي بزرگ عليه نظام اسلامي ايران بود.
6. برخورد ژئوپلوتيك ايران و روسيه: موقعيت و اهداف ژئوپلوتيك ايران و روسيه و تضاد ويژگي هاي آن يكي ديگر از عوامل ريشه اي است كه مي تواند همگرايي دو كشور را با مانع جدي روبرو سازد.
7. و عواملي نظير اختلاف دو كشور در مسأله انتقال نفت و گاز آسياي مركزي و قفقاز و تعيين رژيم حقوقي درياي خزر، همه در تشديد واگرايي بين دو كشور مؤثرند.

نتيجه
در بررسي عوامل همگرايي و واگرايي بين ايران و روسيه مشاهده مي شود كه عوامل همگرايي در روابط اين دو كشور اندك است و در اين موارد اندك نيز، همه متغيرهاي لازم، از جمله تداوم و شفافيت وجود ندارد. بعلاوه عوامل واگرايي در روابط بين دو كشور بيشتر ريشه اي و بر عوامل همگرايي غلبه دارد. روسها در طول تاريخ نشان دادند كه دوستان قابل اعتمادي نبوده اند. خلاصه اينكه تفاوت آرمان ها، هدف ها، تاريخ، فرهنگ و ايدئولوژي، دوستان و دشمنان و علايق امنيتي و ژئوپلوتيكي دو كشور، امكان ايجاد اتحاد استراتژيك و پيمانهاي امنيتي _ نظامي و ... را منتفي مي سازد.
و در مورد روابط ايران با چين نيز چنين موضوعي با موارد مشابه صحت دارد.
اما بايد به نكته مهمي توجه داشت و آن اينكه هر چند امكان اتحاد استراتژيك و انعقاد پيمانهاي امنيتي و نظامي و ... بين ايران با كشورهايي نظير روسيه و چين بدلايل متعددي كه برشمرديم منتفي است اما مسلما ايران مي تواند در قالب منافع مشترك با روسيه همكاري كند و ديپلماسي خود را طوري در قبال روسها تنظيم كند كه حداكثر بهره را در چارچوب اصول و ارزش هاي نظام اسلامي در جهت منافع بلند مدت خود در منطقه كسب نمايد. ايران همچنين بايد همكاريهاي نزديك خود را با كشورهاي ديگري نظير چين و هند _به عنوان قدرت هاي منطقه اي_ توسعه بخشد. (ر.ك: بررسي امكان اتحاد استراتژيك بين ايران و روسيه، خليل شيرغلامي، فصلنامه امنيت ملي، سال اول، شماره 3، بهار 1379)

 u5g688cuabc53nq2ec7x.jpg7nnlvmt88ueay3uxkm3e.jpgدر در متن  کامل این گزارشی با عنوان "پهپاد های آمریکای تولید ایران" آمده است:

آقای " احمد وحیدی " وزیر دفاع ایران اعلام کرد که ایران در حال حاضر مشغول طراحی و ساخت پهپادهای مشابه مدلRQ-170 Sentinel و یا به اصطلاح "جانور قندهار" (به خاطر استفاده از این پهپاد برای جاسوسی در افغانستان) می باشد. وی افزود که مدل های نوین پهپادهای ایرانی از سامانه های امنیتی و کنترل پیشرفته تری نسبت به مدل آمریکایی، برخوردار خواهند بود.

 

در ادامه این گزارش آمده است: ارتش ایران در ماه دسامبر 2011 میلادی، موفق شد کنترل و هدایت پهپاد آمریکایی RQ-170 Sentinel ساخت کارخانه Lockheed Martin را در دست گرفته و آن را در اختیار خود قرار دهند. از نکات حائز اهمیت این پهپاد آمریکایی می توان به سامانه های چند منظوره و سیستم رادار گریز فن آوری استل Stealth technologyاشاره نمود.

رادیو روسیه تصریح می کند: با این تفاسیر و با توجه به سیستم های پیشرفته ی بکار رفته در این پهپاد، متخصصان ایرانی توانستند نه تنها هدایت آن را در دست گرفته، بلکه با مهارت خاصی این پهپاد را بر زمین بنشانند. لازم به ذکر است که کنترل فرود چنین پهپادهایی کار بسیار دشواری می باشد. پیش از این هیچ کس نتوانسته بود در سیستم هدایت آن اختلالی ایجاد نموده و کنترل آن را در دست گیرد.

این گزارش می افزاید: پس از اعلان خبر به دام افتادن پهپاد آمریکای در دستان ایرانیان، ایالات متحده با رد این موضوع، خبر گسترش یافته را تکذیب نمود. ایران در جواب به بی اعتنایی ایالات متحده به این موضوع، اقدام به پخش ویدئوی به دام افتاد و فرود پهپاد RQ-170 در یکی از باندهای پرواز ایران نمود.

در ادامه این گزارش آمده است: مدتی پس از انتشار این ویدئو، آقای باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده به ناچار صحت خبر به دام افتادن پهپاد آمریکایی در آسمان ایران را اعلام کرد. ایالات متحده با این که قوانین بین الملل را زیر پای گذاشته و به حریم کشور دیگر وارد شده بود ولی با گستاخی تمام خواستار بازگرداندن هواپیمای بدون سرنشین خود به کشورش بود. ایران با بی اعتنایی نسبت به درخواست آمریکا، به درخواست این کشور پاسخ رد داد.

در گزارش رادیو روسیه آمده : پس از گذشت یک سال، خبر به دام افتادن یکی دیگر از پهپادهای ایالات متحده نیز در رسانه های ایران و از سوی سردار رمضان شریف ، سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر گردیده شد.

این گزارش خاطر نشان می کند: این بار نیروهای ایرانی موفق به مهار پهپاد ScanEagle از پهپادهای نیروی هوایی ارتش آمریکا شدند. از نکات حائز اهمیت این پهپاد می توان به اندازه ی کوچک و توان انجام پرواز در ارتفاعات پایین اشاره کرد که این نکات، کمک شایانی به در امان ماندن هواپیمای بدون سرنشین از دست رادارهای دشمن، می نماید.

این گزارش می افزاید: پس از به دام افتادن دومین هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی، می توان چنین استنباط کرد که ایالات متحده نه تنها از به دام افتادن پهپادهای خود درس عبرت نگرفته است، بلکه جاسوسی در حریم خصوصی و هوایی کشورهای جهان منجمله جمهوری اسلامی ایران را با پهپادهای مختلف ادامه می دهد.

در ادامه این گزارش تصریح می کند که با نگاهی به موفقیت های ایران در به دام انداختن پهپادهای آمریکایی، می توان به این نکته اشاره کرد که ارتش ایران موفق به یافتن راهی برای به کنترل درآوردن پهپادهای آمریکایی شده است. به نظر کارشناسان امور نظامی، ایران با استفاده از سامانه های ضد موشک مخصوص و از طریق مداخله در سیستم جهت یابی و موقعیت یابی جهانی (GPS) ، هدایت پهپادهای آمریکایی را در دست می گیرد. در ضمن لازم به ذکر است که با این که تمامی پهپادهای جدید (منجمله 2 پهپاد به دام افتاده) از سیستم خود انفجار برخوردار می باشند، ولی نظامیان ایالات متحده نتوانستند این قسمت را فعال نمایند.

این گزارش می افزاید: بدین ترتیب، کارشناسان ایرانی به سرعت در حال پژوهش، تحقیق و بررسی پهپادهای به دام افتاده بوده و درحال ساخت مدل های مشابه می باشند. مدل های ایرانی این پهپادها برای تقویت سامانه ضد هوایی و صنایع هوایی در نظر گرفته خواهند شد.

رادیو اسرائیل اضافه می کند: هواپیماهای بدون سرنشین ایران با نام "شهید 129" یکی از دست آوردهای ایران در صنعت هوانوردی می باشد. این هواپیما به منظور انجام حملات نظامی و حمل موشک طراحی و به تولید رسیده است. به گفته ی آقای محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پهپاد جدید ایرانی می تواند تا 24 ساعت در هوا پرواز کرده و به کمک موشک های مخصوص، اهداف را به دقت مورد اصابت قرار دهد. تعدادی از کارشناسان امور نظامی بر این عقیده اند که پهپاد ایرانی، مدل مشابه و برگرفته از پهپاد آمریکایی به دام افتاده در سال گذشته RQ-170می باشد.

در پایان این گزارش آمده است: با نگاهی به حوادث و اتفاقات اخیر در ایران می توان این نکته را دریافت که صنایع نظامی ایران به سرعت در حال رشد بوده و این کشور به غیر از ساخت هواپیماهای بدون سرنشین، در ساخت سامانه های دفاع ضد هوایی نیز به مراتبی رسیده است. ایران با به دام انداختن پهپادهای آمریکایی، ایالات متحده را به فکر ایجاد تغییرات اساسی در سیستم هدایت هواپیماهای خود وادار ساخته است. این اقدام ایران منجر شد تا همگان به قدرت پنتاگون درمورد تجسس هوایی ایران با شک و تردید نگاه کنند

emkb59yitgxfhuhm6vl6.jpgu89mb9yb0hewmezrxbe.jpg

 

 انتخاب "جان کری" به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا و کنار گذاشتن "هیلاری کلینتون" به سوژه‌اي جدي براي القاء تغيير در رويكرد سياست خارجي دولت جديد اوباما در قبال ايران و موضوع اسرائيل تبديل شده است به نحوي كه رسانه‌هاي مطرح و جريان ساز غربي تلاش مي‌كنند با پيش كشيدن سوابق و مواضع جان كري از نشانه‌هاي تغيير در رويكردهاي اوباما در قبال ايران و تلاش براي گشودن باب مذاكره با ايران سخن بگويند

به نظر مي‌رسد تبليغات گسترده براي جان كري و آنچه رويكرد «گفتگو مدارانه» وي در رسانه‌هاي غربي و بعضي از رسانه‌هاي اصلاح طلب داخلي خوانده مي‌شود، صرفا با هدف تبليغاتي صورت گرفته است تا هم امريكا ژست گفتگو مداري را بصورت تمام كمال براي خود حفظ كند و در واقعيت امر تغيير در رويكرد خود در قبال مردم ايران كه ندهد هيچ، بر تحريم‌ها و اعمال محدوديت‌ها نسبت به مردم ايران بيافزايد. موضوعي كه اين روزها و همزمان با بحث‌هاي مختلف پيرامون رويكرد متفاوت جان كري در سياست خارجي شاهد آن هستيم. از تصويب بودجه براي تقابل با نفوذ ايران در امريكاي شمالي تا تصويب تحريم رسانه‌هاي ايراني بر روي سرويس‌ دهنده‌هاي ماهواره اي.

شايد يكي از مهمترين تحليل‌ها در اين زمينه و با هدف تبليغ براي گفتگو مدار نشان دادن وزير امور خارجه جديد امريكا را مجله معروف "فارین پالیسی" در شماره اخیر خود منتشر كرده باشد كه اطلاع از آن براي مخاطبان خالي از لطف نخواهد بود: 

 

در صورت تایید پست جدید سناتور جان کری به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا، یکی از اولین موضوعاتی که او قرار است از میز کار خود حذف کند "مسئله برنامه هسته‌ای ایران" است.

کری این موضوع را قبلا نیز مورد بحث قرار داده است. ما این مطالب را در سایت ویکی لیکس قبلا مطرح کرده ایم به گونه ای که چارچوب مشروح رویه دیپلماتیک کری را به صورت گسترده ای به تصویر می کشد. در این اسناد طبقه بندی شده او چگونگی رهیافت خود را درباره این موضوع توضیح داده است.
 
اولین سند مرجع مربوط به گفتگوی او در تاریخ فوریه ۲۰۰۵ با مایکل بارنیر وزیر امورخارجه فرانسه است. کری به بارنیر گفت که گفتگوهای او با کشورهای منطقه او را متقاعد کرده است که ایران همچنان به یک برنامه تسلیحاتی هسته ای ادامه خواهد داد، اما او قبول دارد که هیچ گزینه جایگزین خوب دیگری به غیر از مذاکره وجود ندارد.
 
گرچه او گزینه نظامی را حذف نکرده است اما به اعتقاد او این گزینه بسیار دشوار است. وی در عوض از تحریم های سازمان ملل متحد که دیرزمانی است اعمال شده و هر چند گاه یکبار تشدید می شود به عنوان یک جایگزین نامبرده است.
 
او که هنوز از شکستش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ دلگیر است، اظهار داشت که در صورت انتخاب او به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا قصد دارد با صاحب منصبان کنونی قدرت و همچنین با سایر افراد ذی نفوذ در داخل حکومت ایران ارتباط برقرار کند. ۵ سال بعد کری این فرصت را پیدا کرد تا ارتباطاتی را که عنوان کرده بود با برخی از افراد درون حاکمیت برقرار کند. او در یکی از ملاقات های خود با حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر ابراز داشت که علائمی که از پشت صحنه در واشنگتن برای تهران ارسال شده، بدون پاسخ مانده است.
 
از نظر او ایرانیان برای اینکه در این زمینه صحبت کنند واهمه دارند. «برداشت ما این است که لازم است تا راهی را برای گشودن باب گفتگو با ایران بیابیم.» براساس گزارش ها آل ثانی پیشنهاد کرد که در این زمینه نقش واسطه را ایفا کند و در ادامه از جان کری پرسید که چه پیامی را می خواهد به رئیس جمهور ایران منتقل کند.
 
در پاسخ سناتور کری گفت «ایالات متحده آمریکا این مباحث را به طور جدی دنبال می کند و درصدد بوده است تا مبنای جدیدی را برای رابطه با ایران بر اساس منافع مشترک و الزامات قانونی آژانس بین المللی انرژی که از طرف ایران رعایت می شود، برقرار کند.» این منافع مشترک شامل مبارزه با قاچاق مواد مخدر، طالبان و تجارت غیر قانونی است.
 
سناتور جان کری که در آن زمان ریاست کمیته روابط خارجی مجلس سنا را برعهده داشت به امیر گفت که او نگران است که ایران هنوز بر این باور است که با آمریکای سال ۱۹۵۳ که به سرنگونی دولت ایران کمک کرد، روبرو است. کری به آل ثانی گفت که ایالات متحده آمریکا خواسته‌های ایران به عنوان یک بازیگر منطقه ای را به رسمیت می شناسد و آمریکا می خواهد در این زمینه گفتگو کند تا مشخص شود که این قدرت منطقه ای ایران چه مسائلی را دربرمی گیرد.
 
البته این گفتگو تقریبا سه سال قبل صورت گرفت. با اینکه از آن زمان تا کنون تحولات زیادی روی داده است، در این زمینه پیشرفت اندکی حاصل شده و به همین دلیل صبر واشنگتن رو به اتمام است. دیدگاه های کری ممکن است از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی کرده باشد اما او هنوز احتمالاً با آنچه که به آل ثانی ابراز داشت پایبند است: «تداوم این مسیر مناقشه برانگیز غیرعاقلانه است.»

 به گزارش روزنامه نيويورك تايمز، وزارت خزانه داري آمريكا در اين گزارش هشدار داد كه به رغم تحريم هاي گسترده و متعدد براي خارج كردن ايران از سيستم مالي بين المللي اين كشور راه هاي مختلفي براي دور زدن تحريم ها كشف كرده است.
خزانه داري آمريكا اين اقدامات را تهديدات در حال ظهور براي تحت تاثير قرار دادن اثر تحريم ها خواند.
براساس اين گزارش «آدام زوبين» مدير اداره كنترل و ارزيابي خارجي وزارت خزانه داري آمريكا كه مسئول اجراي تحريم هاي اين كشور عليه ايران نيز هست، در اين باره گفت: ايراني ها از واحدهاي مبادله خصوصي و شركت هاي مختلف در ديگر كشورها براي انجام دادن مبادلات مالي خود استفاده مي كنند.

وي مدعي شد: اين معاملات با پوشش هاي جعلي و با اتكا به مبادلات بدون كاغذ كه به مبادلات حواله اي معروف هستند و در بخش هايي از خاورميانه و آسيا بسيار رايج است، انجام مي شود. اين مبادلات به صورت غيررسمي و با پول غيررايج و با استفاده از پيك ها و واسطه هاي قابل اعتماد انجام و جابجا مي شود.
اداره ارزيابي خارجي وزارت خزانه داري آمريكا روز پنجشنبه نهادها و موسسات مالي آمريكا را از آنچه كه مدير آن تكنيك هاي مبادلاتي ايران براي دور زدن تحريم ها خوانده آگاه كرده است.
نيويورك تايمز در ادامه گزارش خود افزود: اين تحريم ها كه گفته مي شود براي كنترل برنامه هسته اي ايران اعمال شده است، بسياري از بانك هاي ايراني را در ليست سياه خود قرار داده و آنها را از انجام مبادله در سيستم مالي بين المللي منع كرده است تا از اين طريق انجام معاملات نفتي ايران را مختل كند.
آدام زوبين همچنين در كنفرانس خبري در مقابل خبرنگاران بزرگترين دستاورد تحريم ها را مقابله با دسترسي ايران به سيستم مالي بين المللي و كانال هاي بانكي خواند اما همزمان تاكيد كرد كه ايران در حال تطابق دادن خود با اين تحريم ها است.
گزارش وزارت خزانه داري آمريكا درباره توانايي ايران در دور زدن تحريم ها در حالي منتشر شده است كه پيش از اين نيز رسانه هاي غربي در گزارش هاي متعددي به ناكارآمدي اين تحريم ها اذعان كرده اند. اعتراف وزارت خزانه داري آمريكا از آن جهت بسيار حائز اهميت است كه از سوي نهادي كه مسئوليت مستقيم اجرا و نظارت بر تحريم ها عليه ايران را برعهده دارد، اعلام مي شود.
مقامات اين وزارت خانه پيش از اين ادعا كرده بودند كه تحريم هاي اول ژوئيه (تير91) با خاصيت فلج كنندگي و گزنده بودن ايران را مجبور به تغيير محاسبه و رفتار خواهد كرد.
فريد زكريا: ايران تسليم آمريكا نخواهد شد
در همين رابطه نظريه پرداز و تحليل گر ارشد مسائل سياست خارجي آمريكا، گفت: از آنجا كه ايران تسليم آمريكا نخواهد شد، آمريكا مجبور است در قبال ايران به دنبال راه حلي مبتني بر مذاكره باشد.
فريد زكريا طي مقاله اي در مجله تايم بحث هايي كه در پي نامزدي چاك هيگل براي تصدي پست وزارت دفاع آمريكا در رسانه هاي آمريكايي مطرح شده بود را مورد بررسي قرار داد.
به گزارش فارس، اين ويراستار نشريه تايم نوشت: «مخالفان معرفي چاك هيگل به عنوان وزير دفاع بعدي آمريكا ادعا مي كنند كه ديدگاه هاي او درباره اسرائيل از چارچوب هاي جريان اصلي سياست آمريكا خارج است.»
وي مي افزايد: اما، ديدگاه هاي واقعي چاك هيگل اين را انعكاس نمي دهند زيرا وي در بسياري از مقوله ها تا اندازه زيادي شبيه شيمون پرز (رئيس رژيم صهيونيستي) است.
اين استاد سياست خارجي آمريكا مي نويسد: «با اين حال، ديدگاه هاي هيگل درخصوص اسرائيل نامربوط هستند زيرا اين كاخ سفيد و كنگره هستند كه سياست هاي آمريكا را در اين خصوص تعيين مي كنند.»
فريد زكريا، علي رغم اين، ديدگاه هاي هيگل درباره ايران را خارج از چارچوب هاي جريان اصلي سياست خارجي آمريكا مي داند و آن را پديده مباركي ارزيابي مي كند زيرا به زعم وي، واشنگتن در اين موضوع به «تفكراتي تازه» نياز دارد.
به نوشته فريد زكريا، دولت اوباما در سال 2013 و شايد در طي ماه هاي آينده با بحراني در ارتباط با ايران مواجه خواهد بود.
اين تحليل گر ارشد مسائل سياسي در ادامه مي افزايد: از آنجا كه ايران تسليم آمريكا نخواهد شد و جنگ آمريكا با ايران هم گزينه اي نيست كه براي آمريكا جذاب باشد، دولت آمريكا مجبور خواهد بود به دنبال راه حلي مبتني بر مذاكره باشد، يعني استفاده از سياست چماق و هويج كه اغلب از آن به ديپلماسي مبتني بر زور ياد مي شود.
به گفته وي، آمريكا تاكنون استفاده از چماق را زيركانه در دستور كار قرار داده است، اما تاكنون هويج ها را نشان نداده است: «آمريكا قادر نبوده است براي خودش يا دنيا توافق قابل قبول را تعريف كند و مهم تر از همه اينكه نتوانسته نشان دهد اگر با ايران به توافق برسد، مايل است چه كند؟ آيا تحريم ها برداشته مي شوند؟ كدام تحريم ها لغو مي شوند؟ آيا آمريكا از تلاش براي سرنگون كردن رژيم ايران دست بر خواهد داشت؟ آيا آمريكا مايل خواهد بود روابطش با ايران را به حالت عادي بازگرداند؟»
زكريا با اشاره به موانعي كه آمريكا براي رسيدن به راه حل در موضوع هسته اي ايران با آنها روبرو است مي نويسد: واشنگتن براي اينكه به ايران مشوق هايي ارائه دهد تا بتواند با اين كشور به توافق هايي پيرامون برنامه هسته اي اش برسد به ابتكار و خلاقيت نياز دارد.
اين نظريه پرداز مسائل سياسي معتقد است؛ چاك هيگل همان گزينه اي است كه مي تواند با پيشنهاد دادن رويكردي كه در آن مزايايي براي تهران در نظر گرفته شده باشد، ديدگاهي را در درون دولت آمريكا به وجود آورد كه با حصول اطمينان از اينكه ايران به بمب دست نمي يابد با اين كشور به توافق برسد.

 آیا می‌دانید هولوكاست واقعی در ایران رخ داده است؟ از قحطی بزرگ در ایران چه می‌دانید؟ آیا می‌دانید مابین سالهای 1917 تا 1919 بیش از 40 درصد جمعیت ایران جان خود را از دست دادند؟ برای آشنایی با چگونگی هولوكاست 10 میلیون ایرانی با طراحی بریتانیا،همراه شوید.

طی سال‌های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت كشور قربانی مطامع كشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. اسناد این قتل عام قریب به 10 میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستان قرار دارد و این كشور هنوز هم از انتشار آن‌ها ممانعت می‌كند. گزارش زیر با توجه به كتاب "قحطی بزرگ" نوشته دكتر محمد علی مجد نوشته شده است كه یكی از منابع انگشت شمار موجود درباره هولوكاست 10 میلیون نفری ایرانیان بوده و با استناد به اظهارات شاهدان و برخی اسناد تاریخی در دسترس نوشته شده است. عكس‌های مربوط به تلفات قحطی برگرفته از كتاب دكتر مجد و دیگر منابع تاریخی است.
با كشته شدن ولیعهد اتریش در سال 1914 جرقه جنگ جهانی اول زده شد. كشورهای روسیه، فرانسه و بریتانیا تحت عنوان "دول متفق" و كشورهای اتریش و آلمان به عنوان "دول محور" آغاز شد و سپس عثمانی، ایتالیا و ژاپن نیز با پیوستن به این گروه، میدان جنگ را به آسیا و خاورمیانه نیز گسترش دادند.
در زمان آغاز جنگ جهانی اول، وضعیت داخلی ایران بسیار متزلزل بود. اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادی و سیاسی و مداخله بدون حد و مرز قدرتهای خارجی، ایران را تا آستانه یك دولت ورشكسته پیش برد. هشت روز پس از تاجگذاری احمدشاه قاجار، جنگ جهانی اول آغاز شد و مستوفی الممالك نخست وزیر ایران رسما موضع بی طرفانه ایران را به دول متخاصم اعلام نمود.

 

احمدشاه، شاه بی كفایت ایران در 18 سالگی تاجگذاری كرد


با وجود اعلام بی طرفی ایران، نیروهای متخاصم انگلیس و روس از نقاط مختلف وارد كشور شدند. جدا از دلایل ژئوپلتیك و منابع حیاتی ایران كه برای ادامه جنگ ضروری بود، یكی از دلایل این تعرض به ایران، شكل گیری احساسات همسو با آلمان از طریق یكی از مقامات دربار بود و بریتانیا از بیم وقوع كودتای آلمانی در ایران، نیروهای خود را تا پشت دروازه‌های پایتخت پیش آورد.

 

ورود نیروهای متفقین - روس و انگلیس - به ایران


دولت عثمانی نیز با بهانه تراشی در مورد حضور نیروهای روس در آذربایجان، از مرزهای شمال غرب نیروهای خود را وارد كشور كرده و توقف نقض بی طرفی را به خروج روسیه از آذربایجان موكول كرد. قوای روس در شهرهای آذربایجان، اردبیل، قزوین و انزلی، حضور داشتند و بخشهایی از جنوب كشور از جمله بوشهر و بندر لنگه نیز در اشغال نیروی انگلیس بود.
همچنین واحدهایی از سربازان انگلیسی به همراه نیروهای هندی تحت امر خود از بحرین وارد آبادان شدند و این شهر را اشغال كردند. عمده ‏ترین توجیه ورود این نیروی نظامی، ضرورت محافظت از تأسیسات استخراج نفت در منطقه خوزستان بود.
با انقلاب اكتبر 1917 روسیه، نیروهای روس از ایران خارج شدند و انگلیس برنامه ریزی خود برای پر كردن جای این نیروها را با بزرگ نمایی خطر آلمان‌ها و عثمانی آغاز كرد و بدین ترتیب انگلیسی‌ها از سال 1917 ایران را تحت اشغال خود درآوردند.
به گزارش مشرق، حكومت مركزی صرف نظر از معضلات سیاسی، با بحرانهای متعددی در ابعاد اقتصادی نیز مواجه بود و به دلایل گوناگون از جمله: دخالت بیگانگان، درگیریهای سیاسی جناحهای حاكم، بی لیاقتی و فساد جمعی از دولتمردان، فقر و محرومیت توده ‏های مردم كه به طرز اعجاب‏ انگیری رو به گسترش بود، اوضاع نابسامان موجود را پیچیده‌تر كرده بود.

 

اجساد گرسنگان در گوشه و كنار كوچه و بازار هیزم وار بر روی هم انباشته شده بود
در همین زمان قحطی در ایران بیداد می‌كرد و همه روزه كودكان، زنان و سالمندان بسیاری را به كام مرگ می‌كشاند. نیروهای اشغالگر انگلیس تمامی منابع و تولیدات كشاورزی را برای گذران نیاز نظامیان در جنگ خود، خریداری كرده و احتكار می‌كردند. عجیب‌تر اینكه ارتش بریتانیا مانع از واردات مواد غذایی از بین النهرین و هند و حتی از آمریكا به ایران شد.
سربازان انگلیسی علاوه بر این بدلیل عدم رعایت بهداشت موجب شیوع بیماری‌هایی نظیر آنفولانزا و وبا در ایران شدند كه بدلیل قحطی و عدم توانایی مردم برای مقاومت در برابر بیماری‌ها، مبتلایان جان خود را از دست می‌دادند.
جعفر شهری نویسنده و شاهد این قحطی بزرگ می‌نویسد: "در همین قحطی نیز بود كه نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و كنار كوچه و بازار هیزم‏ وار بر روی هم انباشته شده، كفن و دفن آنها میسر نمی‏گردید و قیمت گندم از خرواری 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتكران آنها حاضر به فروش نمی‏شدند."
میرزا خلیل خان ثقفی - پزشك دربار - در خاطرات خود از اوضاع حاكم بر تهران می‌گوید كه نشان دهنده عمق فاجعه در پایتخت است:
"از یكی از گذرگاه‌های تهران عبور می‏كردم. به بازارچه‌ای رسیدم كه در آنجا دكان دمپخت‌پزی بود. رو به روی آن دكان، دو نفر زن پشت به دیوار ایستاده بودند. یكی از آنها پیرزنی بود صغیرالجثه و دیگری زنی جوان و بلندقامت. پیرزن كه صورتش باز بود و كاسه گلینی در دست داشت، گریه‏ كنان گفت: ای آقا، به من و این دختر بدبختم رحم كنید؛ یك چارك از این دمپخت خریده و به ما بدهید، مدتی است كه هیچ كدام غذا نخورده‌ایم و نزدیك است از گرسنگی هلاك شویم.
گفتم: قیمت یك چارك دمپخت چقدر است تا هر قدر پولش شد، بدهم خودتان بخرید. گفتند: نه آقا، شما بخرید و به ما بدهید چون ما زن هستیم، فروشنده ممكن است دمپخت را كم كشیده و ما متضرر شویم. یك چارك دمپخت خریده و در كاسه آنها ریختم. همان جا مشغول خوردن شدند و به طوری سریع این كار را انجام دادند كه من هنوز فكر خود را درباره وضع آنها تمام نكرده بودم، دیدم كه دمپخت را تمام كردند. گفتم: اگر سیر نشده‌اید یك چارك دیگر برایتان بخرم، گفتند: آری بخرید و مرحمت كنید، خداوند به شما اجر خیر بدهد و سایه‏ تان را از سر اهل و عیالتان كم نكند.

 

قحطی بزرگ در ایران مردم را به مردار خواری وا داشته بود


از آنجا گذشتم و رسیدم به گذرِ تقی خان. در گذر تقی خان یك دكان شیربرنج فروشی بود. در روی بساط یك مجموعه بزرگ شیربرنج بود كه تقریباَ ثلثی از آن فروخته شد و یك كاسه شیره با بشقابهای خالی و چند عدد قاشق نیز در روی بساط گذاشته بودند. من از وسط كوچه رو به بالا حركت می‏كردم و نزدیك بود به دكان برسم كه ناگهان در طرف مقابلم چشمم به دختری افتاد كه در كنار دیواری ایستاده و چشم به من دوخته بود.
دفعتاَ نگاهش از سوی من برگشت و به بساط شیربرنج فروشی افتاد. آن دختر، شش، هفت سال بیشتر نداشت. لباسها و چادرش پاره پاره بود و چشمان و ابروانش سیاه و با وصف آن اندام لاغر و چهره زرد كه تقریباَ به رنگ كاه درآمده بود بسیار خوشگل و زیبا بود. همین كه نگاهش به شیربرنج افتاد لرزشی بسیار شدید در تمام اندامش پدیدار گشت و دستهای خود را به حال التماس به جانب من و دكان شیربرنج فروشی كه هر دو در یك امتداد قرار گرفته بودیم دراز كرد و خواست اشاره ‏كنان چیزی بگوید اما قوت و طاقتش تمام شد و در حالی كه صدای نامفهومی شبیه به ناله از سینه ‏اش بیرون آمده، به روی زمین افتاد و ضعف كرد.
من فوراَ به صاحب دكان دستور دادم كه یك بشقاب شیربرنج كه رویش شیره هم ریخته بود آورده و چند قاشقی به آن دختر خوراندیم. پس از اینكه اندكی حالش به جا آمد و توانست حرف بزند. گفت: دیگر نمی‏خورم، باقی این شیربرنج را بدهید ببرم برای مادرم تا او بخورد و مثل پدرم از گرسنگی نمیرد.»

 

نیروهای انگلیس تمام محصولات كشاورزی را با قیمت بالا از كشاورزان می‌خریدند و برای سربازان خود احتكار می‌كردند
محمد قلی مجد در كتاب "قحطی بزرگ" خود می‌نویسد: بر اثر چنین فاجعه عظیمی بود كه جامعه ایرانی به شدت فروپاشید و استعمار بریتانیا توانست به سادگی حكومت دست نشانده خود را در قالب كودتای 1299 بر ایران تحمیل كند. مجد چنین نتیجه میگیرد: «هیچ تردیدی نیست كه انگلیسیها از قحطی و نسل كشی به عنوان وسیله‌ای برای سلطه بر ایران استفاده میكردند.


احمدشاه بزرگترین محتكر غلات در زمان قحطی بود


بدتر از هر مصیبت دیگر، مشاركت شاه و جمعی از حواریون او در احتكار مایحتاج عمومی است كه نشان از بی مایگی و بی اعتنایی به تنگدستی مردم به روزگار اشغال كشورش از سوی اجانب دارد. در این برهه میرزا حسن خان مستوفی‏ الممالك با جدیت و تلاش فراوان، به رغم درگیر شدن با عوامل آشكار و نهان انگلیس و روس، با وضع برنامیه‌ای درصدد نجات هموطنان خود از این وضع آشفته، مقابله با محتكران و اتخاذ تدابیری برای خرید عادلانه ارزاق عمومی به ویژه گندم، برنج، جو و توزیع آن میان هموطنان بود.

 

احمدشاه با وجود قحطی فراگیر حاضر به توزیع گندم‌های انبار شده در میان مردم نبود
یكی از محتكران عمده غلات، احمدشاه جوان بود كه تن به پیشنهاد خرید منصفانه رئیس‏ الوزرای خود نیز نمی‏داد و مقادیر زیادی گندم و جو در انبارها ذخیره كرده بود. شاه قاجار در برابر پیشنهادهای خرید صدراعظم خود اظهار می‏داشت «جز به قیمت روز به صورت دیگر حاضر برای فروش نیستم».

 

در زمان قحطی نانوایان و خانه داران از جو و سایر غلات به جای گندم استفاده می‌كردند شاه قاجار گندم مورد نیاز مردم برای پخت نان را جز به قیمت روز نمی‌فروخت
در زمان قحطی، شكل همه عوض شده و مردم دیگر به انسان شباهتی نداشتند. همه با چشمانی گود افتاده چهار دست و پا می‌خزیدند و علف و ریشه درختان را می‌خوردند. هر چه از جاندار و بی جان در دسترس بود به غذای مردم تبدیل شده بود. سگ، گربه، كلاغ، موش، خر و...
داناهو افسر شناخته شده اطلاعات نظامی انگلستان و نماینده سیاسی آن دولت در غرب ایران در سالهای 1918 و 1919 درباره قحطی درغرب ایران اینگونه می‌نویسد:
"اجساد چروكیده زنان و مردان، پشته شده و در معابر عمومی افتاده‌اند. در میان انگشتان چروكیده آنان همچنان مشتی علف كه از كنار جاده كنده‌اند و یا ریشه‌هایی كه از مزارع در آورده‌اند به چشم می‌خورد؛ با این علفها می‌خواستند رنج ناشی از قحطی و مرگ را تاب بیاورند. در جایی دیگر، پابرهنه‌ای با چشمان گود افتاده كه دیگر شباهت چندانی به انسان نداشت، چهار دست و پا روی جاده جلوی خودرویی كه نزدیك می‌شد می‌خزید و در حالی كه نای حرف زدن نداشت با اشاراتی برای لقمه نانی التماس می‌كرد."


قحطی 1917؛ بزرگترین فاجعه تاریخ ایران


قحطی بزرگ ایران در سالهای 1917 تا 1919 از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار عظیم‌تر بوده است.
از گزارش‌های مطبوعات آن زمان كاملا روشن است كه در تابستان 1917 ایران در آستانه قحطی قرار داشت و برداشت محصولات تنها وقفه‌ای كوتاه در آن ایجاد كرده بود. روزنامه ایران در 18 اوت 1917 چنین گزارش می‌دهد: «بر اثر تلاش‌های دولت، هم‌اكنون مقدار قابل توجهی غله در حال ورود به شهر است و دیروز قیمت جو در هر خروار از 35 تومان به 30 تومان كاهش یافت». اما این تسكینی گذرا بود. ایران در 21 سپتامبر 1917 می‌نویسد: «نبود غله دارد در سراسر ایران قحطی به وجود می‌آورد. تاثیر كمبود غله بویژه در كاشان مشهود است و هیچ ترفندی نمی‌تواند اوضاع را بهتر كند، زیرا حمل غله از قم یا سلطان‌آباد به كاشان ممنوع است و مازاد غله این مناطق به شهرهای شمالی ارسال می‌شود».

 

بدلیل ممنوعیت ورود غله از قم و سلطان آباد به كاشان بسیاری از مردم این شهر گرسنگی كشته شدند
«جان لارنس كالدول» در گزارشی با عنوان «فقر و رنج در ایران» به تاریخ 4 اكتبر 1917 به تشریح قحطی فزاینده پرداخته و می‌نویسد: «كمبود مواد غذایی، بویژه گندم و انواع نان، سراسر ایران بویژه مناطق شمالی و حاشیه‌ای و نیز تهران را چنان در برگرفته كه پیش‌ از آغاز زمستان، فقر و رنج وسیعی پدید آمده است. تردیدی نیست كه زمستان امسال مرگ و گرسنگی چند برابر خواهد شد... حتی در این موقع از سال، قیمت ارزاق به بالاترین حد خود طی چندین سال گذشته رسیده و كمبود غله و میوه‌جات حقیقتا هشداردهنده است».


گرسنگی فراگیر در تمام نقاط ایران


مجد در كتاب خود با اشاره به تلگراف‌ها و مكتابات موجود و همچنین روزنامه‌های آن روز از فراگیر شدن قحطی در تمام نقاط كشور اینگونه می‌نویسد:
از ژانویه 1918، كارد به استخوان رسید. در گزارش روزنامه رعد در یازدهم ژانویه 1918 چنین آمده است: «به گزارش نظمیه، هفته گذشته 51 نفر بر اثر گرسنگی و سرما در خیابان‌های تهران جان باخته‌اند». در همین مقاله به اقدامات امدادی انجام گرفته برای مقابله با قحطی در تهران اشاره شده است: «تا پایان دسامبر، كمیته مركزی صدقات اقدامات زیر را برای فقرای شهر به انجام رسانده است: اختصاص باغ اعتماد حضور با اتاق‌های زیاد و با اسباب و اثاثیه مورد نیاز و گرمایش برای اقامت مستمندان، اختصاص باغ مجزایی برای زنان مستمند و كودكان، پناه دادن به یك‌هزار نفر ایجاد یك حمام برای آنها، تأمین البسه مورد نیاز، تأمین جیره روزانه برای چای، آش و برنج، معالجه بیماران، نگهداری از زنان باردار و تأمین شیر نوزادان یتیم، تأسیس یك مریضخانه 30 تختخوابی، ایجاد كارخانه‌ای برای قالیبافی زنان و كودكان كه تاكنون 8 دستگاه دار قالیبافی در حال كار در آن مستقر شده است و تعیین معلمی برای تعلیم علوم دینی به كودكان».
رعد در بیستم ژانویه درباره بیماری و گرسنگی می‌نویسد: «در چند روز گذشته تعدادی بر اثر وبا در بارفروش و دیگر نقاط نزدیك دریای خزر درگذشته‌اند».

 

اجساد قربانیان بیماری و گرسنگی در گوشه كنار شهرها و جاده‌ها دیده می‌شد


رعد در 28 ژانویه درباره اوضاع قم می‌نویسد: «اوضاع شهر قم از نظر مواد غذایی اسفبار است. طی هفته گذشته، بیش از 50 نفر بر اثر گرسنگی و سرما جان باخته‌اند و تعدادی از آنها هنوز دفن نشده‌اند. برخی از مردم برای غذایشان تنها خون گوسفند در دسترس دارند».
این روزنامه در شماره 29 ژانویه درباره پیشنهاد گشایش نانوایی‌های دولتی در تهران می‌نویسد: «دولت بنا دارد 20 دكان نانوایی برای فروش نان ارزان به فقرا باز كند و نانوایان دیگر هم می‌توانند به هر قیمت كه بخواهند نان بفروشند». رعد در 5 فوریه 1918 درباره آمار مرگ و میر در خیابان‌های تهران می‌نویسد: «حاكم تهران به وزارت داخله گزارش داده است، طی 20 روز گذشته تعداد مردگان بویژه به‌خاطر قحطی در تهران به 520 نفر رسیده است، یعنی به‌طور متوسط در هر روز 36 نفر».
كالدول در تلگرافی به تاریخ 22 ژانویه 1918، چنین گزارش می‌كند: «در شهر‌های گوناگون به امداد فوری نیاز است. روزانه چندین مرگ گزارش می‌شود. در ولایاتی كه دولت ایران قیمت‌های خاصی را تعیین كرده حجم محدودی از گندم، برنج و دیگر مواد غذایی را می‌توان خرید.

 

زنان روزها در صف نانوایی منتظر دریافت نان بودند و نهایتا بسیاری از آنها دست خالی و گرسنه باز میگشتند


سخت‌ترین مشكل، تأمین امكانات دارویی و پزشكی است. واردات مواد غذایی اگر غیرممكن نباشد بسیار سخت است. قیمت‌ها گزافند، گندم هر بوشل 15 تا 20 دلار... مردم و مقامات مسؤول با هم همكاری می‌كنند اما موضوع از توان آنها به تنهایی خارج است. سازمان‌های محلی ماهانه 20 هزار دلار در تهران هزینه می‌كنند اما این مقدار تنها نیاز 10 درصد نیازمندان شهر را پاسخ می‌دهد. در دیگر ولایات نیز شرایط به همین منوال است».
كالدول در اول فوریه 1918 اینگونه تلگراف می‌زند: «مشكل قحطی كاهش نیافته است». كالدول در گزارش مطبوعاتی دیگری برخی اخبار قحطی را در اختیار مطبوعات قرار می‌دهد. در 14 فوریه 1918، دكتر ساموئل جردن، رئیس كالج آمریكا در تلگرافی چنین می‌نویسد: «تنها در تهران 40‌هزار بینوا وجود دارد. مردم، مردار حیوانات را می‌خورند. زنان نوزادان خود را سر راه می‌گذارند»

مطالب مرتبط :

http://mydandelions.loxblog.com/post/15

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد
پيوندها